responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 377

7/ 24 بسته شدن راه بر امام عليه السلام توسّط حُر

250. تاريخ الطبرى‌- به نقل از هشام-: ابو مِخنَف، از ابو جَناب، از عدىّ بن حرمله، از عبد اللَّه بن سليم اسدى و مَذَرى بن مُشمَعِل اسدى، برايم نقل كرد كه: سپس از آن جا (منزلگاه شَراف) روان شدند. اوّلِ روز را با شتاب، راه پيمودند تا روز به نيمه رسيد. آن گاه، يكى گفت: اللَّه أكبر!

حسين عليه السلام فرمود: «اللَّه اكبر! براى چه تكبير گفتى؟».

گفت: نخلستان ديدم.

دو مرد اسدى گفتند: هيچ گاه در اين جا، حتّى يك نخل نديده‌ايم.

[دو مرد اسدى‌] گفتند: حسين عليه السلام به ما فرمود: «پس به نظر شما، چه ديده است؟».

گفتيم: به نظر ما، گردن اسبان و سر نيزه‌ها را ديده است.

فرمود: «به خدا، نظر من نيز همين است».

آن گاه، حسين عليه السلام فرمود: «آيا پناهگاهى هست كه به سوى آن برويم و آن را پشت سرِ خويش نهيم و با اين قوم، از يك سمت، مقابله كنيم؟».

گفتيم: آرى؛ ذوحُسُم، پهلوى توست. از سمت چپ، به سوى آن مى‌پيچى. اگر زودتر از اين قوم به آن جا برسى، چنان مى‌شود كه مى‌خواهى.

پس حسين عليه السلام، از طرف چپ، راه آن جا را پيش گرفت. ما نيز با وى پيچيديم و خيلى زود، گردن اسبان، نمودار شد و آنها را آشكارا ديديم. آنها چون ديدند كه ما راه را كج كرديم، به طرف ما پيچيدند، گويى نيزه‌هاشان، شاخ نخل‌ها بود و پرچم‌هاشان، بال پرندگان.

شتابان، به سوى ذو حُسُم رفتيم و زودتر از آنها به آن جا رسيديم. حسين عليه السلام، فرود آمد و فرمان داد تا خيمه‌هاى او را برپا كردند. آن گاه، آن قوم- كه يك‌هزار سوار بودند- همراه حُرّ بن يزيد تميمى يَربوعى آمدند. او و سپاهش در گرماى نيم‌روز،

نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 377
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست