نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 285
همراه صد سواره به آن خانه فرستاد و مسلم را غافلگير كردند.[1]
4/ 26 نبرد شديد در اطراف خانه طوعه
164.
مقتل الحسين عليه السلام، خوارزمى: ابن زياد به جانشين خود، عمرو بن
حُرَيث مخزومى، دستور داد كه سيصد مرد دلاور را از ياران خود، به همراه محمّد بن
اشعث بفرستد. محمّد بن اشعث، سوار شد و به خانهاى كه مسلم در آن بود، رسيد. مسلم،
صداى سُم اسبان و سر و صداى مردان را شنيد و دانست كه به سراغش آمدهاند. با سرعت
به سمت اسبش رفت و آن را زين كرد و زره پوشيد و عمامه بر سر نهاد و شمشير به كمر
بست.
سپاهيان،
خانه را سنگباران مىكردند و با نىهاى آتش گرفته، آتش مىافكندند.
مسلم،
لبخندى زد و گفت: اى جان! به سمت مرگ بشتاب كه از آن، چاره و گريزى نيست. آن گاه به
زن گفت: خدا، تو را رحمت كند و به تو پاداش خير دهد! بدان كه من از جانب پسرت،
گرفتار شدم. درِ خانه را بگشا.
زن،
در را گشود و مسلم مانند شير خشمگين در برابر سپاهيان، قرار گرفت و با شمشير بر
آنان حمله بُرد و گروهى را كُشت.
خبر
به عبيد اللَّه بن زياد رسيد. براى محمّد بن اشعث پيغام فرستاد: سبحان اللَّه! اى
ابو عبد الرحمان! ما تو را فرستاديم كه يك مرد را نزد ما بياورى و اينك، گروهى از
يارانت كشته شدهاند؟!
محمّد
بن اشعث برايش چنين پاسخ فرستاد: اى امير! گمان مىكنى مرا به سوى يكى از
بقّالهاى كوفه يا كفشدوزى از كفشدوزان حيره فرستادهاى؟ آيا نمىدانى كه مرا به
سوى شيرى خطرناك و قهرمانى بزرگ فرستادهاى كه در دست، شمشيرى