نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 234
فصل چهارم: بيرون آمدن نماينده امام حسين عليه السلام از مكّه تا
شهادتش در كوفه
4/ 1 گزارشهايى در باره رخدادها در مسير كوفه
109.
تاريخ الطبرى- به نقل از ابو مخنف-: ... آن گاه حسين عليه السلام، مسلم بن عقيل
را فرا خواند و او را به همراه قيس بن مُسهِر صيداوى، عُمارة بن عُبَيد سَلولى و
عبد الرحمان بن عبد اللَّه بن كَدِن ارحَبى، به سمت كوفه فرستاد. او را به پروا
كردن از خدا، پنهان نگه داشتن جريان سفر، و نرمى و ملاطفت [با مردم] فرمان داد و
[نيز به اين كه] اگر تشخيص داد مردم، يكپارچه و قابل اعتمادند، به سرعت، ايشان
را باخبر سازد.
مسلم،
حركت كرد تا وارد شهر مدينه شد و در مسجد پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله، نماز
خواند و با كسانى از بستگانش كه مىخواست، خداحافظى كرد. آن گاه دو راهنما از
قبيله قيس، اجير كرد. وى با آن دو، حركت كرد؛ ولى راه را گم كردند. تشنگى شديدى به
آنان دست داد. دو راهنما گفتند: اين راه به آب مىرسد. همگى از تشنگى، در حال مرگ
بودند.
مسلم
بن عقيل، نامهاى براى حسين عليه السلام توسّط قيس بن مُسْهِر صَيداوى از تنگه بطن
خُبَيت[1] فرستاد: «امّا بعد، به راستى
كه من از مدينه به همراه دو راهنما بيرون آمدم؛ ولى آن دو، راه را گم كردند.
تشنگى بر ما غالب شد و آن دو از تشنگى مُردند. ما آمديم تا به آب رسيديم و با
كمترين رمق باقىمانده در بدن، زنده مانديم. اين آب، در
[1] نَظَرَ ابنُ زِيادٍ مِن تَباشيرِهِم بِالحُسَينِ عليه السلام إلى
ما ساءَهُ، وأقبَلَ حَتّى دَخَلَ المَسجِدَ الأَعظَمَ، ونودِيَ فِي النّاسِ
فَاجتَمَعوا، وصَعِدَ المِنبَرَ، فَحَمِدَ اللَّهَ وأثنى عَلَيهِ، ثُمَّ قالَ: