responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 223

101. تاريخ الطبرى‌- به نقل از عقبة بن سمعان-: حسين عليه السلام آمد تا به مكّه رسيد. مردمان مكّه شروع كردند به رفت و آمد با ايشان و نزد ايشان مى‌آمدند. همچنين عمره‌گزاران و مردمانِ ساير شهرها نزد ايشان مى‌آمدند.[1]

3/ 2 نامه كوفيان به امام و دعوت او به قيام‌

102. تاريخ الطبرى‌- به نقل از محمّد بن بِشْر هَمْدانى-: شيعيان در منزل سليمان بن صُرَد، گرد آمدند. از هلاكت معاويه سخن گفتيم و خداوند را بر آن، حمد نموديم. سليمان بن صُرَد به ما گفت: به راستى كه معاويه به هلاكت رسيد و حسين عليه السلام از بيعت با آنان خوددارى كرده است و به سمت مكّه ره‌سپار شده است. شما، شيعيان او و شيعيان پدر او هستيد. اگر در خود مى‌بينيد كه او را يارى دهيد و با دشمنانش نبرد كنيد، برايش نامه بنويسيد و اگر بيم داريد كه سست و پراكنده شويد، او را نسبت به خود، اميدوار مسازيد.

گفتند: هرگز؛ بلكه با دشمنانش نبرد مى‌كنيم و جان خود را در راهش فدا مى‌كنيم.

گفت: پس برايش نامه بنويسيد.

آن گاه اين‌چنين نامه نوشتند:

«به نام خداوند بخشنده مهربان. به حسين بن على، از: سليمان بن صُرَد[2]، مُسَيَّب‌


[1] نعمان بن بشير بن سعد- كه كنيه‌اش ابو عبد اللَّه است و پدرش نخستين كسى بود كه در سقيفه با ابو بكر بيعت كرد- به گزارش اهل مدينه، نخستين نوزاد از انصار است كه پس از هجرت به دنيا آمد؛ ولى كوفيان، عمر او را بيشتر مى‌دانند و معتقدند او روايت‌هاى فراوانى از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله شنيده است.

نعمان، شاعر و طرفدار عثمان بود و از امير مؤمنان، امام على عليه السلام، جدا شد. در جنگ صفّين، همراه معاويه بود و از انصار، جز او كسى در صفّين با معاويه نبود. معاويه او را نخست، والى حِمْص كرد و سپس به ولايت كوفه گمارد. يزيد نيز او را بر حكومت كوفه ابقا كرد. او از فرماندهان يزيد بود و سپس در خلافت مروان بن حكم، در زمره پيروان ابن زبير قرار گرفت. وى مردم حِمْص را به پيشوايىِ خودش طلبيد؛ ولى آنان پاسخى به وى ندادند. او نيز از حمص فرار كرد؛ امّا او را دنبال كردند و بر او دست يافتند و او را كشتند و سرش را از تن جدا كردند. اين در سال 64 يا 65 هجرى اتّفاق افتاد.

[2] خَرَجَ إلَينَا النُّعمانُ بنُ بَشيرٍ فَصَعِدَ المِنبَرَ، فَحَمِدَ اللَّهَ وأثنى عَلَيهِ، ثُمَّ قالَ: أمّا بَعدُ، فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبادَ اللَّهِ، ولا تُسارِعوا إلَى الفِتنَةِ وَالفُرقَةِ؛ فَإِنَّ فيهِما يَهلِكُ الرِّجالُ، وتُسفَكُ الدِّماءُ، وتُغصَبُ الأَموالُ- وكانَ حَليماً ناسِكاً يُحِبُّ العافِيَةَ-[ ثُمَ‌] قالَ: إنّي لَم اقاتِل مَن لَم يُقاتِلني، ولا أثِبُ عَلى مَن لا يَثِبُ عَلَيَّ، ولا اشاتِمُكُم ولا أتَحَرَّشُ بِكُم، ولا آخُذُ بِالقَرَفِ، ولَا الظِّنَّةِ، ولَا التُّهَمَةِ، ولكِنَّكُم إن أبَديتُم صَفحَتَكُم لي، ونَكَثتُم بَيعَتَكُم، وخالَفتُم إمامَكُم، فَوَاللَّهِ الَّذي لا إلهَ غَيرُهُ، لَأَضرِبَنَّكُم بِسَيفي ما ثَبَتَ قائِمُهُ في يَدي، ولَو لَم يَكُن لي مِنكُم ناصِرٌ، أما إنّي أرجو أن يَكونَ مَن يَعرِفُ الحَقَّ مِنكُم، أكثَرَ مِمَّن يُرديهِ الباطِلُ.

قالَ: فَقامَ إلَيهِ عَبدُ اللَّهِ بنُ مُسلِمِ بنِ سَعيدٍ الحَضرَمِيُّ حَليفُ بَني امَيَّةَ، فَقالَ: إنَّهُ لا يُصلِحُ ما تَرى إلَّا الغَشمُ، إنَّ هذَا الَّذي أنتَ عَلَيهِ فيما بَينَكَ وبَينَ عَدُوِّكَ رَأيُ المُستَضعَفينَ.

فَقالَ: أن أكونَ مِنَ المُستَضعَفينَ في طاعَةِ اللَّهِ، أحَبُّ إلَيَّ مِن أن أكونَ مِنَ الأَعَزّينَ في مَعصِيَةِ اللَّهِ. ثُمَّ نَزَلَ 116

( تاريخ الطبرى: ج 5 ص 355؛ الإرشاد: ج 2 ص 41).

نام کتاب : گزيده شهادت نامه امام حسين بر پايه منابع معتبر نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 223
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست