اين
اثر، همان قرآن است كه با گذشت چهارده قرن از نزول آن، دانشمندان و حكمتجويان
عالم، در برترى و برازندگى آن در شگفت اند و مرور ايام و پيشرفت روز افزون علوم و
معارف بشرى، درستى و راستى اين ادّعا را بيش از پيش تثبيت مىكند. اين حقيقت را
قرآن در يكى از آيات استدلالى خويش چنين بيان مىكند:
آيا
در قرآن نمىانديشند و اگر از جانب غير از خدا بود، در آن اختلافهاى زياد
مىيافتند».
اختلاف
شامل هر نوع اضطراب، ناهماهنگى، تعارض و تناقض مىشود.[4]
توضيح
اين نكته لازم است كه اولًا انسان همانند ساير موجودات طبيعى اين عالم، داراى رشد
و تكامل تدريجى و رو به گسترش است و با گذشت زمان، صاحب تجربه و مهارت بيشترى
مىگردد (تكامل تدريجى).
ثانياً
با وجود اين، هيچ فرد انسانى يافت نمىشود كه بر همه آفاق احاطه يابد و جامع تمام
علوم شود، بلكه وجود وى همواره ملازم با نايافتههاى بىشمارى خواهد بود (محدوديت
و خطاپذيرى).
و
سرانجام آن كه انسان به حسب محصور بودن در عالم طبيعت، تحت تأثير