نام کتاب : گزيده شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 199
مُسَيلَمه، لَختى در انديشه شد. آن گاه، سرش را بلند كرد و گفت:
مانند آن، بر من نيز نازل شد!
عمرو
گفت: آن چيست؟
مُسَيلَمه
گفت: «اى خرگوش![1] اى خرگوش! تو در حقيقت، دو گوش
و يك سينه (/ ورودى و خروجى) هستى و بقيّهات، سوراخْ سُنبه است».
سپس
گفت: نظرت چيست، اى عمرو؟
عمرو
گفت: به خدا سوگند، خودت مىدانى كه من مىدانم تو، دروغ مىگويى.[2]
[1]. واژه« وَبَر»- كه در متن
عربى حديث آمده، به معناى وَنَك شامى و خرگوش رومى است. در برخىمنابع، واژههاى«
اذنان» و« صَدر» آمده است كه به معناى ياد شده است و در برخى،« إيراد» و« صَدر»
آمده كه احتمال دارد اشاره به ورودى( دهان) و خروجى( مقعد) باشد.