responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : گزيده شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 198

نان‌پز! سوگند به زنان تريد كننده! سوگند به زنان لقمه‌گير، از پيه آب شده و روغن، كه شما بر چادرنشينان، برترى داده شده‌ايد و شهرنشينان، از شما پيشى نگرفته‌اند! از رفيقتان، دفاع كنيد و به مستمند، پناه دهيد و با داغ‌ديده، همدردى كنيد». سپس از اين قبيل ياوه‌ها- كه حتّى كودكان كوى و برزن هم از گفتن آنها شرم مى‌كنند-، گفتند.

مى‌گويند: ابو بكر به آنها گفت: اى بدبخت‌ها! [مُسَيلَمه‌] خِردهاى شما را به كجا مى‌برد؟! اين گونه سخنان، از وحى سر نمى‌زند.

از ديگر سخنان مُسَيلَمه، اين بود: «سوگند به فيل! چه آگاهت كرد از فيل؟! خرطومى دارد طويل». و مى‌گفت: «سوگند به شب تار، و گرگ درنده، كه بنى اسد، هيچ تَر و خشكى را نبُريده‌اند!».

نيز اين سخن او كه پيش‌تر گذشت: «راستى كه خدا را بر زن باردار، لطف و نعمتى است. بُرون آورده از او، موجودى دوان، از ميان پرده صفاق و احشا».

و چيزهاى ديگرى از اين قبيل سخنان سخيف و ركيك و خُنك و نفرت‌انگيز.

ابو بكر بن باقلانى، در كتاب إعجاز القرآن خود، چيزهايى از گفته‌هاى اين نادانانِ مدّعىِ پيامبرى، مانند: مُسَيلَمه، طُلَيحه، اسوَد، سَجاح و ديگران، آورده است كه نشانگر سستى خِرد آنان و خِرد كسانى است كه در گم‌راهى و هلاكت، از آنان پيروى كرده‌اند.

در باره عمرو بن عاص نيز روايت كرديم كه وى، در دوره جاهلى خود [يعنى زمانى كه هنوز مسلمان نشده بود]، نزد مُسَيلَمه رفت. مُسَيلَمه به او گفت: در اين مدّت، چه چيز بر دوست شما، نازل شده است؟

عمرو به او گفت: سوره‌اى كوتاه و رسا، بر او نازل گشته است. مُسَيلَمه گفت: آن چيست؟ عمرو گفت: سوره‌ «سوگند به عصر، كه به راستى، انسان، دست‌خوشِ زيان است، مگر كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند و همديگر را به حق، سفارش و به شكيبايى، توصيه كرده‌اند» بر او، فرو فرستاده شده است.

نام کتاب : گزيده شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 198
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست