نام کتاب : گزيده شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 177
چنان كه پيداست فقراتى كه در لابه لاى آيات آمده به تفسير يا تطبيق
آيات ناظرند و مقصود آن نيست كه اين فقرات جزو قرآن نازل شده بوده و آن گاه از آن
حذف شدهاند؛ چنان كه كلمه «يعنى» در پايان نقل مختصر شده اين روايت در تفسير
القمّى، گواه مدّعاست؛[1] درست مانند روايتى كه در آن
توصيه شده كه پس از قرائت سوره توحيد «كذلك الله ربي» بگوييد.[2] پيداست كه اين روايت ناظر به
آداب تلاوت قرآن است.
روايات
ناظر به قرائات خاصّ اهل بيت عليهم السلام: در شمارى از روايات،[3]
قرائاتى به ائمه نسبت داده شده كه با قرائت متواتر و متداول ميان مسلمانان مخالف
است؛ نظير روايت
«يحَكُمُ
بِهِ ذو عَدلٍ مِنكُم»
كه
فقره «ذَوا عَدْلٍ» در قرائت متعارف آيه 95 مائده را
«ذو عدل» دانسته است كه بر اساس اين قرائت، براى اثبات مطلب، گواهى يك عادل
كافى است.[4] اين قرائات چنان كه شمارى از
صاحبنظران نيز اذعان كردهاند به دليل ضعف سند و دلالت، فاقد حجيت اند[5]
و نمىتوان به آنها عمل كرد.
برخى
قرآنپژوهان بيان كردهاند كه صحّت حديث غدير با همه رواياتى كه قائل به تحريف و
حذف نام امام على عليه السلام از قرآناند، معارض است؛ زيرا اگر نام و امامت على
عليه السلام در قرآن آمده بود، نيازى نبود تا پيامبر آن اجتماع عظيم را با آن
ويژگىها فراهم آورد و خلافت على عليه السلام را اعلام كند. شايان يادآورى است كه
واقعه غدير در حجّةالوداع رخ داد؛ زمانى كه تقريباً همه قرآن نازل شده بود و
خداوند تأكيدى فراوان و شديدالحن داشت تا پيامبر موضوع خلافت خود را اعلان كند و
[1]. تفسير القمّى: ج 2 ص
422:« وادخُلي جنّتي، يعنى الحسين بن على عليه السلام».