سختىها دست از تلاش برنمىدارد و همچون كوه استقامت مىورزد. اين
معنا بيانكننده آن است كه محل صبر، هنگام سختىهاست و ويژگى مشترك تمام سختىها
آن است كه با طبع انسان سازگار نيست و نفس انسان به طور طبيعى از آن گريزان است.
بر اين اساس هنگام رفاه و گشايش و آسايش، صبر معنا ندارد و در آسانىها جاى بحث از
صبر نيست.
از
آن جا كه صبر به معناى حبس نفس و خودنگهدارى است، برخى آن را به روزه معنا كرده،
صبر در آيه 153 سوره بقره[1] را به معناى روزه دانستهاند،
اما به نظر مىرسد تفسير صبر به روزه، از باب تطبيق مفهوم بر مصداق است، نه تفسير
مفهومى؛ يعنى روزه معناى صبر نيست، بلكه يكى از مصاديق كامل صبر است.[2]
البته
برخلاف آنچه بعضى تصور مىكنند، صبر هرگز به معناى تحمل بدبختىها و تن دادن به
ذلت و تسليم در برابر سختىها و پذيرش شكست نيست. صبر و شكيبايى، پايدارى و
استقامت در برابر مشكلات و حوادث و ناملايمات است. به اين دليل است كه در قرآن
كريم، صبر از مهمترين و محكمتريم امور براى رسيدن به اهداف كوچك و بزرگ دانسته
شده است[3] و در حديث شريف به نقل از
اميرالمؤمنين (ع) مىخوانيم:
عليكم
بالصبر، فان الصبر من الايمان كالرأس من الجسد، و لا خير فى جسد لا رأس معه، و لا
فى ايمان لا صبر معه.[4]