فرهنگى غرب به وضوح مشاهده مىشود. با از بين بردن اعتقاد به زشتى
عمل، مهمترين اقدام براى از بين بردن حياى فرد و به دنبال آن حياى جامعه شكل
مىگيرد و عملياتى مىشود. اشاعه فحشا در جامعه، به مرور نسبت به زشتى آن
حساسيتزدايى مىشود و سپس قبح عمل زشت را در نظر افراد جامعه كم و آن را از رفتار
نابههنجار به صورت رفتارى عادى و هنجار اجتماعى تبديل مىكند. اين عملكرد، در
تضعيف ايمان و اعتقاد به زشتى عمل و از بين بردن آن باور، تأثير مستقيم خواهد
داشت. پس آن گاه كه زشتى عمل از بين رود و ناهنجارى اجتماعى به هنجار تبديل شود
ديگر ارتكاب آن ناپسند نيست و موجب بىآبرويى نمىشود. بنابراين با اشاعه فحشا در
حقيقت در گستره زمانىِ نه چندان طولانى، به هر سه ركن حيا آسيب وارد مىشود و
فرهنگ مبتنى بر آموزههاى دينى جامعه دچار تغيير و تحوّل مىگردد.
براى
تغيير و تحوّل در باورها نسبت به زشتى رفتارهاى نابههنجار، يك روش آراستن آن
رفتارها با انواع توجيههاى بهظاهر منطقى و مستدل و نيكو جلوه دادن آنهاست كه
اقدامى موذيانه است. زينت دادن رفتارهاى زشت و جلوهگر ساختن آنها به صورت زيبا از
راههاى ضربه زدن به حياى فرد و جامعه است. اين روش از نظر قرآن كريم، كار شيطان و
شيطانصفتان است. قرآن كريم در آيات متعدد يكى از كارهاى شيطان را زينت دادن و
آراستن رفتارهاى زشت در نظر مردم به عنوان رفتار زيبا مىداند.[1]
براى مثال، قرآن به نقل از هدهد، بلقيس و
[1]. انعام: 43: فَلَوْ
لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا وَ لكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ زَيَّنَ
لَهُمُ الشَّيْطانُ ما كانُوا يَعْمَلُونَ؛ چرا در آن هنگام كه حوادث
ناگوار به سراغشان آمد گريه و زارى نكردند بلكه قلبهايشان سخت شد و شيطان
كارهايشان را زينت بخشيد؛ انفال: 48: وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ؛ و به
ياد آور زمانى را كه شيطان كارهاى آنها را در نظرشان زيبا جلوه مىداد؛ عنكبوت:
38: وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ قَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَساكِنِهِمْ
وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ
كانُوا مُسْتَبْصِرِينَ؛ قوم عاد و ثمود كه خانههايشان را آشكارا
ديدهايد، شيطان كارهايشان را در نظرشان جلوه داد و از راه راست آنها را باز داشت
در حالى كه متوجه كار خود شدند.