responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 471

هنگامى كه نمايندگان بنى حَنيفه، نزد ابو بكر آمدند، ابو بكر به ايشان گفت:

چيزى از قرآن مُسَيلَمه را برايمان بخوانيد.

آنها گفتند: ما را معاف بدار، اى خليفه پيامبر خدا! ابو بكر گفت: نمى‌شود.

گفتند: او (مسيلمه) مى‌گفت: «اى قورباغه، دختر دو قورباغه! قور قور كن كه شما اهل قور قوريد. نه آبى را تيره مى‌گردانى، و نه نوشنده‌اى را باز مى‌دارى. سرت در آب است و دُمَت، در گِل»، و مى‌گفت: «سوگند به زنان بذرافشان! سوگند به زنان دروگر! سوگند به زنان بوجار كننده گندم! سوگند به زنان آرد كننده! سوگند به زنان نان‌پز! سوگند به زنان تريد كننده! سوگند به زنان لقمه‌گير، از پيه آب شده و روغن، كه شما بر چادرنشينان، برترى داده شده‌ايد و شهرنشينان، از شما پيشى نگرفته‌اند! از رفيقتان، دفاع كنيد و به مستمند، پناه دهيد و با داغ‌ديده، همدردى كنيد». سپس از اين قبيل ياوه‌ها- كه حتّى كودكان كوى و برزن هم از گفتن آنها شرم مى‌كنند-، گفتند.

مى‌گويند: ابو بكر به آنها گفت: اى بدبخت‌ها! [مُسَيلَمه‌] خِردهاى شما را به كجا مى‌برد؟! اين گونه سخنان، از وحى سر نمى‌زند.

از ديگر سخنان مُسَيلَمه، اين بود: «سوگند به فيل! چه آگاهت كرد از فيل؟! خرطومى دارد طويل». و مى‌گفت: «سوگند به شب تار، و گرگ درنده، كه بنى اسد، هيچ تَر و خشكى را نبُريده‌اند!».

نيز اين سخن او كه پيش‌تر گذشت: «راستى كه خدا را بر زن باردار، لطف و نعمتى است. بُرون آورده از او، موجودى دوان، از ميان پرده صفاق و احشا».

و چيزهاى ديگرى از اين قبيل سخنان سخيف و ركيك و خُنك و نفرت‌انگيز.

ابو بكر بن باقلانى، در كتاب إعجاز القرآن خود، چيزهايى از گفته‌هاى اين نادانانِ‌

نام کتاب : شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 471
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست