نام کتاب : شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 199
و ناپسند و ستم، باز مىدارد. به شما اندرز مىدهد. باشد كه پند
گيريد»-: به ما خبر رسيده است كه عثمان بن مَظعون
جُمَحى گفت: هنگامى كه اين آيه بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد، من نزد
ايشان بودم. پيامبر صلى الله عليه و آله بر درگاه خانهاش نشسته بود كه من، بر
ايشان گذشتم و نزدش نشستم. در همان حال كه با من سخن مىگفت، ناگاه ديدم كه چشمش
به سوى آسمان، دوخته شد تا آن كه [پس از مدّتى] ديدم نگاهش قطع شد. سپس سرش را
پايين آورد و [نگاهش را] به سمت راستش دوخت و زانويش را پشت به من [كه رو به رويش
نشسته بودم،] قرار داد و سرش را تكان مىداد، آن سان كه گويى چيزى به ايشان، الهام
مىشود. سپس ديدم كه [دوباره] نگاهش را به سوى آسمان برد و سپس به سمت چپش پايين
آورد و سپس رو به من كرد. ديدم كه صورتش سرخ شده است و عَرَق مىريزد.
گفتم:
اى پيامبر خدا! تا به امروز، نديده بودم كه چنين كارى از شما سر بزند! اين، چه
حالى بود؟
فرمود:
«تو هم ديدى (متوجّه شدى)؟». گفتم: آرى.
پيامبر
خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «جبرئيل عليه السلام بود. تمام حواسم، متوجّه او
شده بود». سپس [جبرئيل عليه السلام] دو آيه براى ايشان خواند.
عثمان
گفت: من، متعجّب از آنچه ديده بودم، از نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله
برخاستم و نزد ابو طالب رفتم و آن دو آيه را براى او خواندم. ابو طالب، تعجّب كرد
و گفت: اى خاندان غالب! از او پيروى كنيد تا هدايت و رستگار شويد.
170.
امام باقر عليه السلام- در باره اين سخن خداوند: «تا چون
هراس از دلهايشان برطرف شد، گفتند:
«پروردگارتان،
چه فرمود؟». گفتند: حقيقت. و اوست بلندمرتبه و بزرگ»-: در فاصله
مبعوث شدن عيسى بن مريم عليه السلام تا مبعوث شدن محمّد صلى الله عليه و آله، اهل
آسمانها، ديگر وحىاى را نشنيدند. پس هنگامى كه خداوند، جبرئيل عليه السلام را به
سوى محمّد صلى الله عليه و آله فرستاد، آسمانيان صداى وحى شدن قرآن را كه مانند
صداى افتادن آهن بر روى تخته سنگ بود، شنيدند و از هوش رفتند. چون از وحى فراغت
يافت، جبرئيل عليه السلام باز گشت و از اهل هر آسمانى كه
نام کتاب : شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 199