نام کتاب : شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 129
كه فرو فرستاديم»، آن را از نامهاى
قرآن، محسوب كردهاند.[1] بدين ترتيب، فرق ننهادن ميان
اسم و صفت، موجب شده است كه گروه نخست، دهها نام براى قرآن برشمارند.[2]
گفتنى
است كه اسم عَلَم (اسمى كه مسمّاى آن، بدون وجود هرگونه قيدى، همواره معيّن است)،[3]
در نحو عربى، به اعتبارات متعدد، تقسيمهايى دارد، از جمله:
1.
اسم، كنيه و لقب؛
2.
مرتجَل و منقول.
لقب،
اسمى است كه براى مدح يا ذمّ كسى يا چيزى بر او مىگذارند و كُنيه، اسمى است مركّب
كه براى پرهيز از ذكر نام شخص، از روى احترام بر او مىنهند و همواره با كلمه
«اب»، «ام»، «ابن» يا «بنت» آغاز مىگردد.[4]
نحويان،
«اسم» را چنين تعريف كردهاند: عَلَمى كه نه كنيه و نه لقب است.[5]
عَلَمِ
«مرتجَل»، عَلَمى است كه جز در عَلَميّتِ فعلى، پيشينه استعمال ندارد و عَلَم
«منقول»، آن است كه پيشتر، براى مسمّايى ديگر به كار رفته و سپس براى مسمّاى فعلى
استعمال و عَلَم شده است.
مسمّاى
پيشين در عَلَم منقول، اقسامى دارد؛ از جمله: صفت مانند «حارث»، مصدر مانند «فضل»،
اسم جنس مانند «اسد»، جمله مانند «تأبط شرّا».[6]
[2]. اين نكته را نيز نبايد
فرو گذاشت كه براى برخى پژوهشگران« تعداد اسماى قرآن» به عنوان يك مسئله مطرح
نبوده و از اين رو اساساً در پى به دست دادنِ معيار و ملاك براى آن و استقصاى كامل
نامهاى قرآن نبودهاند.