نام کتاب : رضايت زناشويى نویسنده : پسنديده، عباس جلد : 1 صفحه : 29
خجالت مىكشم پيش از ازدواج، نزد پيامبر خدا (ص) برگردم. در اين
هنگام، مردى از انصار به او رسيد و گفت: من دخترى دارم ... و بدينسان، دخترش را
به ازدواج آن جوان درآورد و پس از اين واقعه، خداوند، زندگى او را گسترش داد. جوان
خدمت پيامبر خدا (ص) رسيد و ماجرا را بازگو كرد. پيامبر (ص) نيز خطاب به جوانان
فرمود: «اى جوانان، ازدواج كنيد».[1]
اين
جوان به سخن پيامبر خدا (ص) اعتماد كرد و در حالى كه فقير بود، نه تنها از ازدواج
نترسيد، بلكه ازدواج كرد و همين، سبب توسعه زندگىاش شد.
اسحاق
بن عمّار مىگويد: به امام صادق (ع) گفتم: آيا اين حديث واقعيت دارد كه جوانى از
فقر، سه بار، خدمت پيامبر خدا (ص) رسيد و هر سه بار، حضرت او را به ازدواج
فراخواند؟! امام (ع) فرمود: «آرى، اين حقيقت دارد». آنگاه فرمود:
برخى
ممكن است با انگيزههاى دينى، ازدواج را ترك كنند. در اسلام، عدّهاى بودند كه با
همين انگيزه، ازدواج را ترك مىكردند. در نظر اين گروه، ازدواج، مانع تكامل معنوى
انسان است. علّت اين موضعگيرى نيز در دو چيز است: يكى نگاه جنسى و شهوانى داشتن
به ازدواج و تشكيل خانواده است كه در اثر آن، ازدواج، امرى براى تأمين لذّت جنسى
به شمار مىرود؛ و ديگرى بد و زشت دانستن ارضاى مشروع لذّت جنسى است. اين در حالى
است كه نه ازدواج ماهيتى شهوانى دارد و نه ارضاى مشروع را مىتوان ضد ارزش دانست.
اين پديده در اسلام به عنوان «تبتّل»
شناخته
مىشود. بخشى از روايات، گوياى برخورد معصومان (عليهم السلام) با پديده تبتّل و