باره تمام مصاحف عمل نمود تا امت با حفظ اين آيات ظاهر التخالف بر آنچه به وسيله خداوند نازل شده است و از دهان پيامبر- ص- شنيده است، دست پيدا كند. و اين است سبب اختلاف در مصاحف بلاد و شهرها[1].
«مهدوى» مىگويد: «... به تحقيق تمام قراءاتى كه قرآن بر آنها نازل شده است، در خط مصحف موجود است و از آن خارج نيست و در مصاحف مجموع مىباشد[2].
اين ادعا به عدهاى از فقها قراء و متكلمين هم نسبت داده شده است[3] نمونه اين ادعا را قبلا نقل كرديم كه: قرائات هفتگانه در مصحف ابو بكر هم موجود است در پاسخ اين ادعا بايد بگوييم:
اوّلا: خود عثمان به وجود برخى اغلاط و لحن در مصاحف اعتراف كرد. و ديگران هم به وقوع پارهاى اشتباهات اشاره كردهاند. ما قبلا اين مطلب را مفصلا بيان كرديم لذا ديگر تكرار نمىكنيم.
ثانيا: تكليف آن اختلافات موجود در بعضى مصاحف عثمانى چه مىشود كه امت اصلا صحت اين كتابت را نپذيرفتند و متفقا آن را غلط دانستند؟ آيا اينها نيز از آيات نازله و از قرائات مقبوله است؟! ثالثا: درباره رسم الخط دو گونه يك كلمه، در يك مصحف چه بايد گفت؟ چگونه اسقاط الفها را در ميان كلمات و املاء غلط بسيارى از كلمات را مىتوان توجيه كرد؟
رابعا: برخى كلمات كه در تمام مصاحف يكسان نوشته شدهاند در عين حال همين كلمات را روايات متواتر از ابن مسعود و ديگران با كم و زياد، حذف و ايصال نقل مىكنند آيا اينها را هم از قرائات بايد بدانيم؟ پس چرا در مصاحف وارد نشدهاند؟ و آيا قرائات بر اساس لهجهها را گاهى چنين و گاهى چنان مىنوشتند؟! خامسا: درباره اصرار عايشه و ديگران. بر غلط بودن بعضى كلمات مكتوب در مصاحف چه بايد گفت؟ مگر عايشه و ديگران نمىگفتند: كاتب در حال نگارش برخى كلمات چرت مىزد؟! و پاسخهاى ديگرى كه از خلال گفتارهاى سابق بر مىآيد و ما نيازى به تكرار آنها نمىبينيم.
[1] القراءات القرآنية، ص 101 و 117 به نقل از: المقنع، ص 114 و 115.