امّا به نظر ما اين مناقشه وارد نيست و قرآن در مورد متعدد از بعضى معايب و كارهاى خلاف زنان نام برده است. مثلا مىتوان موارد زير را نام برد:
اشاره به برخى نمايشهاى زنانه زنان پيامبر اكرم در سوره احزاب و مسئله ملاعنه با اين اشارات ديگر جايى براى ايراد آيت اللّه فانى- حفظه اللّه- نيست. بهر حال مراد امام آن است كه: سوره احزاب بعضى از احكام مربوط به زنان را در برداشت و زنان قريش براى عمل به احكام اولويت داشتند. و چون به اين احكام عمل نكردند خود را رسوا ساختند. و يا شايد در تفسير برخى آيات سوره احزاب اعمال ناپسند بعضى از زنان قريش تماما بيان شده بود. همچنان كه خداوند متعال از اعمال سوء زن ابو لهب؛ حمالة الحطب، زن نوح، زن لوط و ديگران پرده برداشت. و بعضى از اعمال زشت آنان را بيان كرد.
در پرتو اين توضيحات مفهوم روايت زير از امام صادق- عليه السلام- نيز روشن مىگردد. خداوند متعال در قرآن نام هفت تن را برده كه قريش نام شش تن را پاك كردند و نام ابو لهب را باقى گذاشتند[1]. و يا روايت ديگرى از امام صادق- عليه السلام- كه:
«در قرآن مسائل گذشته، آينده و حال موجود است. همچنين در قرآن نامهاى كسانى بود كه حذف گشت. چه بسا يك اسم داراى وجوه و معانى بىشمارى است كه تنها اوصيا از آن وجوه اطلاع دارند»[2].
همچنان كه معناى روايت زير بدينسان روشن مىگردد: هنگامى كه امير المؤمنين مصحف خود را تمام كرد و آن را نزد ابو بكر آورد ابو بكر در اوّلين صفحهاى كه گشود رسوائيهاى خودشان را ديد. عمر از جا جست و گفت: اى على! اين مصحف را بازگردان كه ما را بدان احتياجى نيست. على (ع) مصحف را گرفته از آنان دور شد.
يا قضيه بردن نام هفتاد تن همراه نامهاى پدرانشان در سوره لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا در مصحفى كه امام رضا- ع- آن را به بزنطى داد و سپس آن را پس گرفت[4] بعيد نيست
[1] بحار الأنوار، ج 89، ص 54. و اختيار معرفة الرجال، ص 290.
[2] بصائر الدرجات، ص 195 و 196، وسائل، ج 18، ص 145. و تفسير عياشى، ج 1، ص 12.
[3] احتجاج، ج 1، ص 227 و 228 و بحار الأنوار، ج 89، ص 41.
[4] عين روايت و منابع آن را قبلا ذكر كرديم و لذا تكرار نمىكنيم.