هستيم. ما يك كشور جنگزده هستيم و كشور ما گرفتار مشكلات ناشى از جنگ، انقلاب، مشكلاتى كه از قبل از انقلاب باقى ماندهاند، مشكلات داخلى و خارجى، فرهنگى، اقتصادى و ... است. ما بايد براى مشكلات كشورمان با همتِ فراوان، تلاش و جهاد بسيار بنماييم. ما بايد كمربندهايمان را محكم ببنديم. تعطيلىها را كم كنيم و ساعات كارمان را زياد نماييم. رهبر مملكت ما دردمندانه مىگويد كه ما به وجدان كارى نيازمنديم. مردمى كه به ادارهها مراجعه مىكنند، از فساد ادارى مىنالند و مىگويند: فساد ادارى، مملكت ما را به آتش كشيده است. چرا اين كمبودها را برطرف نمىكنيد؟ چرا به چيزى كه هزار ضرر براى ما دارد، به گمان اين كه شايد نفعى هم براى ما داشته باشد، چسبيدهايد؟ چرا از انجام دادنِ كارهايى كه يقيناً براى ما سودآور است، غافل هستيد؟
خلاصه بحثِ من اين است كه ما با مشكلات فراوانى مواجه هستيم كه برخى از اين مشكلات، ناشى از عوامل درونى و برخى از آنها ناشى از عوامل خارجى هستند. ما بايد مشكلاتى را كه عوامل درونى دارند، خودمان برطرف كنيم و نسبت دادنِ همه مشكلات كشور به عامل بيرونى و آمريكا، كار غلطى است.
وظيفه دينى و اخلاقى و وجدانىِ ما اين است كه با همت و تلاش، به حلّ مشكلات كشورمان بپردازيم. تجربه كشورهاى ديگر نشان مىدهد كه ما نيز اگر واقعاً به دنبال حلّ مشكلات كشورمان باشيم، موفق خواهيم شد.
به عنوان نمونه، شما ژاپن را با آن اقتصاد غولپيكر و چين را با آن همه جمعيت و آن همه مشكلات اقتصادى كه در گذشته داشت، در نظر بگيريد. ببينيد آنها چگونه توانستند مشكلات كشورشان را حل كنند و اقتصاد كشورشان را شكوفا كنند. آنها نه مسلماناند و نه قرآن دارند؛ اما از عقل و قدرت و تدبيرشان استفاده كردهاند. ما نيز اگر از عقل و تدبيرمان استفاده كنيم، با پشتوانه راهنمايىهاى قرآن و اسلام، بدون شك خواهيم توانست كه مشكلاتمان را حل كنيم.
ما ابتدا بايد باندبازىها، دستهبندىها، تبعيضها و فساد ادارى را كنار بگذاريم و طرز فكرمان را اصلاح كنيم تا بتوانيم مشكلاتى را كه حلّ آنها در دستِ خود ماست، برطرف نماييم. آنگاه به مشكلاتى كه از ناحيه آمريكا ايجاد شده، مىپردازيم. در آن مورد هم، به نظر ما، افرادى كه گمان مىكنند اگر ما با آمريكا كنار بياييم، او هم با ما دوستى مىورزد و براى حلّ مشكلاتْ به ما كمك مىكند، اشتباه مىكنند. اگر شما با آمريكا دوستى كنيد و به جمالِ آمريكا هم صلوات بفرستيد، او با شما همكارى نخواهد كرد. (تكبير نمازگزاران)
آمريكا دشمنِ قسم خورده شما است.
از دستِ شما سيلى خورده است. آبروى او را در دنيا بُردهايد و او را تحقير كردهايد.
شما در اشغال لانه جاسوسى آمريكا در ايران، بلايى بر سرِ آمريكا آوردهايد كه هيچ كس بر سرِ آمريكا نياورده بود. شما حيثيت جهانىِ آمريكا را مخدوش كردهايد و حالا مىخواهيد با آمريكا كنار بياييد! حتماً فكر مىكنيد آمريكا هم بسيار مشتاقِ دوستى و همكارى با شما است!
به شوروى نگاه كنيد و از سرنوشت شوروى عبرت بگيريد. آمريكا شوروى را به روز سياه انداخت و آن را به روسيه بيچاره تبديل كرد. هنوز هم دست از سرِ او بر نمىدارد و روز به روز، او را بيچارهتر مىكند.
به دولتهاى دست نشانده عربى نگاه كنيد. اينها از اول، دستهايشان را به