responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 79

پروردگارا! به ما شايستگى، لياقت، توان و قدرتْ عنايت فرما كه نعمت تو را قدر بدانيم و آن گونه كه از ما خواسته‌اى و خوشنودىِ تو در آن است، عمل كنيم‌ (آمين حاضران)

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ اذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فى‌ دينِ اللَّهِ افْواجاً فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ انَّهُ كانَ تَوّاباً[1] و السلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته.

11 جمعه 14 آبان 1361- دانشگاه تهران مهم‌ترين عنوان: عدالت اجتماعى‌

خطبه اول‌

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم‌

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى‌ اظْهَرَ مِنْ قُدْرَتِهِ وَ جَلالِ كِبْرِيائِهِ ما حَيَّرَ مُقَلَ الْعُيُونِ عَنْ عَجائِبِ قُدْرَتِهِ وَ رَدَعَ خَطَراتِ هَماهِمِ النُّفُوسِ عَنْ عِرْفانِ كُنْهِ صِفَتِهِ وَ اشْهَدُ انْ لَا الهَ الَّا اللَّهُ شَهادَةَ اخْلاصٍ وَ اذْعانٍ وَ يَقينٍ وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‌ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ارْسَلَهُ وَ اعْلامُ الْهُدى‌ دارِسَةٌ وَ مَناهِجُ الدّينِ طامِسَةٌ فَصَدَعَ بِالْحَقِّ وَ نَصَحَ لِلْخَلْقِ وَ هَدى‌ الَى الرُّشْدِ وَ امَرَ بِالْقَصْدِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ.

بار خدايا! تو را حمد مى‌گوييم كه جلال كبريايىِ خود را بر ما آشكار ساختى و تو را سپاس مى‌گزاريم كه درهاى رحمت خود را به روى ما گشودى، الطاف خود را بر ما نازل فرمودى، دشمنان دين خود را مغلوب و منكوب ساختى، رزمندگان عزيز ما را در جبهه‌هاى جنگ و ميدان‌هاى جهاد، پيروز گردانيدى و دماغ دشمنان دين و حق را بر خاك ماليدى و وعده خود را كه وعده نصر و يارى به وسيله جنودِ غيبى بود، در باره ما تحقق بخشيدى.

خدايا! بر شهداى ما درود بفرست و آنها را رحمت كن. خدايا! معلولين جنگ تحميلى، رزمندگان خطوط مقدّم جبهه‌ها و پشتيبانان آنها در پشت جبهه را مشمول رحمتِ بى پايان خود فرما.

خدايا! اين پيروزى بزرگ را بر امّت اسلامى و امام امّت و مستضعفين جهان، مبارك گردان. خدايا! فتح‌ها و پيروزى‌هاى پى در پى نصيب ما فرما، تا به پيروزى نهايى نائل آييم.

همگى به ياد داريم كه چرا انقلاب كرديم.

در دوران حكومت طاغوت، احكام دين تعطيل شده بود. دين، تحريف يافته بود.

فرهنگ اسلامى دگرگون شده بود و بقاياى آن هم در حال تغيير بود.

فساد و فحشا همه‌گير شده بود. قسط و عدل در جامعه به فراموشى سپرده شده بود.

استكبار جهانى و عوامل كفر و شرك بر موحدان و توحيديان مسلّط شده بودند.

در كشور، يك وجب خاكِ آزاد از سيطره نوكران امپرياليسم يافت نمى‌شد.

آزادى بيان و قلم از همگان سلب شده بود و حتى اگر مى‌توانستند، فكر انسان‌ها را هم به بند مى‌كشيدند.

در زمان شاه، ايران كشورى وابسته و مصرفى و دو قطبى شده بود. يك قطبِ جامعه ما كه اقليت و وابستگان رژيم بودند، مراكز قدرت و سياست و اقتصاد را در دست داشتند. قطب ديگر يعنى اكثريت قاطع مردمْ مستضعف و اسير و بى‌پناه بودند. قدرتمندان، ارزشى براى آنها قائل نبودند و كسى به سخن آنها و نامه‌ها و ناله‌هاى آنها توجه نمى‌كرد. كوتاه سخن اين كه: جامعه ما، به شكلى بسيار مفتضح و


[1]- سوره نصر( 110).

نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 79
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست