فريفته زرق و برقِ زندگى آنها شدند.

به حقانيتِ راه و عملِ آنها ايمان آوردند.

از خود و زندگى و وضعِ خود، ناراضى شدند.

بر اعتقادات، معنويات و اخلاقياتِ خود خطّ بطلان كشيدند و در عمل، به سوى دشمنان اسلام لغزيدند. آنها را الگو و نمونه خود قرار دادند و به نوكرىِ آنها افتخار كردند.

مطالعه تاريخِ دو قرن گذشته مناطق مسلمان‌نشين، اين ادعا را به خوبى براى ما روشن مى‌كند. غرب‌زدگان كه بيشتر در استانبول و قفقاز جمع شده بودند، به نام طرفدارى از علم، تمدن و پيشرفت، با تأليف كتاب‌هاى مختلف، انجام دعوت‌ها و فعاليت‌هاى تبليغىِ ديگر، غوغاى تبليغاتىِ فراوانى براى ترويج فرهنگ و انديشه غربى به راه انداختند. آنها سبب شدند كه مردم باورهاى خود را رها كنند و غرب را الگوى خود نمايند.

در آن دوره توسط افرادى مانند ملا فتحعلى آخوندزاده تبليغات فراوانى عليه اسلام صورت گرفت. در جايى ديدم كه نوشته‌اند: از فردى پرسيدند كه امام زمان (عج) كِى ظهور مى‌كند؟ طرفِ مقابل جواب داده است: مى‌خواهى امام زمان بيايد كه چه كار كند؟! ما از جدّش چه خيرى ديده‌ايم كه از نبيره‌اش ببينيم!!

در همين حال، به مردم مى‌گفتند: غرب قبله آرزوهاى شما است. اگر از راه غربى‌ها حركت كنيد، همه آرزوهايتان برآورده مى‌شود. بعضى از تحصيل كرده‌هاى ما نيز مى‌گفتند: اگر ايرانى مى‌خواهد آدم شود، بايد از فرقِ سر تا ناخنِ پا فرنگى‌مآب شود.

روزنامه‌ها و ساير رسانه‌هاى عمومى ما نيز همين فكر را تبليغ مى‌كردند.

دشمن مكار و بيدارِ ما نيز به خوبى از اين فرصت طلايى استفاده كرد و به اهدافش رسيد.

تاريخ استعمار خاورميانه و ساير كشورهاى اسلامى از بخش‌هاى بسيار عبرت‌انگيز تاريخ است. چگونه مسلمانان فريفته غرب شدند؟

چگونه مسلمانان غربى‌ها را انسان‌هاى برتر، نژاد بالا و فرشتگان روى زمين دانستند و به سوى آنها رفتند؟

غربى‌ها نيز از اين فرصت استفاده كردند و تاراجِ بى امانِ كشورها و ملت‌هاى ما را آغاز كردند. آنها همه منابع و دارايى‌هاى كشورهاى ما را از مناطق استراتژيك، منابع زيرزمينى، نفت، گاز، اشياى عتيقه، آثار گرانبهاى تاريخى، ثروت‌هاى ملى و حتى كتاب‌هاى خطّىِ ما را نيز به تاراج بردند.

اين تاراج هنوز هم ادامه دارد و متوقف نشده است.

تجاوزها و ستمگرى‌هاى فراوان سلطه‌گران غربى و به اسارت كشيدنِ ملت‌ها توسط آنها، سبب شد كه ملت‌هاى مظلوم و بيچاره از خوابِ غفلت بيدار شدند. اما وقتى مسلمانان بيدار شدند، همه چيز تمام شده بود و آنها همه چيز را باخته بودند.

وقتى مسلمانان دنيا بيدار شدند، در گوشه و كنار كشورهاى اسلامى، نهضت‌ها و مقاومت‌هايى عليه سلطه‌گران غربى به وجود آمد. در كشور خودمان، نهضت سيد جمال الدين، حركت مدرس، قيام جنگل، قيام خيابانى، جنگ نفت و همچنين امثال اين نهضت‌ها در عراق و سوريه و مصر و سودان و ساير مناطق به وقوع پيوستند.

مسلمانان پس از بيدار شدن، احساس درد مى‌كردند. مى‌خواستند در صورت امكان، گذشته را جبران كنند. كارهاى ايذايى كردند و صدماتى به استكبار جهانى وارد كردند تا اينكه قيام و نهضت شكوهمند اسلامى ايران، در كشورهاى اسلامى، تير خلاص را بر پيكر منحوس استعمار وارد كرد. (تكبير نمازگزاران)

انقلاب اسلامى ايران، روح و اميد تازه‌اى به نهضت‌هاى اسلامى بخشيد. به خوبى به ياد