اگر در جنگ با آمريكا كشته شود، مردم دنيا، آمريكا را به خاطر تجاوز به عراق لعن و نفرين خواهند كرد؛ اما هيچ كس از صدام دفاع و حمايت نخواهد كرد.
بنا بر اين، بهترين راه حلّ اين مشكل و اين بازىِ زشت، همان است كه ايران تعيين كرده است. صدام بايد دست از تجاوز به كويت بردارد و نيروهاى عراقى بايد بدون قيد و شرط از كويت باز گردند. بعد هم همه آنها همراه با يكديگر به آمريكا بگويند:
اربابْ تشريف ببر! ديگر نيازى به وجودِ تو نيست.
البته خواهيد ديد كه آمريكا به اين راحتى دست از اين منطقه نخواهد شُست و بيرون نخواهد رفت. اگر آمريكا به خاورميانه بيايد و بر سرِ چاههاى نفت بنشيند، آن وقت همه كشورهاى خليج [فارس] خواهند ديد كه زندگى كردن در كنار چنين سگِ هارى چقدر سخت است.
به نظر من، كليد حلّ مشكلِ تجاوز آمريكا به عراق در دستِ صدام است. صدام بايد بهانه به دستِ ديگران ندهد و هر چه زودتر به پشتِ مرزهاى خودش باز گردد. اگر صدام همان گونه كه پذيرش قرارداد 1975 را اعلام كرد، دست از تجاوز به كويت هم بردارد، بسيارى از مشكلات منطقه حل خواهد شد.
اگر صدام از كويت عقبنشينى كند، تنها يك مشكل برايش باقى مىمانَد و آن بدهىهاى سنگينِ عراق است. تكليفِ آن بدهىها هم معلوم است؛ زيرا «الْمُفلِسُ فى امانِ اللَّه»؛ بدهكارِ مفلس و بىچيز، آزاد و رها است.
اگر صدام مىخواهد در ميان عربها و در دنيا، آوازه و شهرت داشته باشد، اگر مىخواهد حكومتش برقرار بمانَد، تنها راهش اين است كه از كويت عقبنشينى كند.
در غير اين صورت، نه خودش خواهد ماند و نه آوازهاش، بلكه تنها يك بدنامى از خود به جاى خواهد گذاشت.
اين حرفها را من به عنوان نصيحت به صدام گفتم. خدايا! تو شاهد باش كه در اين گفتار، جز خير و صلاح، چيزى در نظرم نبود.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ قُلْ يا ايُّهَا الْكافِرُونَ لَا اعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ وَ لَا انْتُمْ عابِدُونَ ما اعْبُدُ وَ لَا انَا عابِدٌ ما عَبَدْتُمْ وَ لَا انْتُمْ عابِدُونَ ما اعْبُدُ لَكُمْ دينُكُمْ وَ لِىَ دينٌ[1] و السلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته.
66 جمعه 23 شهريور 1369- دانشگاه تهران مهمترين عنوان: شاخصهاى مسلمان بودن