مصرف گرايى كنيم و در مصرفْ حريص باشيم، هرگز به آن اهداف و آرمانهاى عالىِ اقتصادى دست نخواهيم يافت.
به عنوان مثال، مصرف گرايى مانند اين است كه اگر ديديم كه فروشگاه تعاونىِ محلّه يا محلّ كارمان، كالايى را چند ريال ارزانتر از فروشگاههاى ديگر مىفروشد، هر چند به آن كالا احتياج نداشته باشيم، آن را خريدارى كنيم.
خلاصه اين كه اگر مىخواهيم اقتصادى صحيح و سالم و مستقل داشته باشيم، همه ما حد اقل بايد اين قدر فداكارى داشته باشيم كه از راه مشروع و اسلامى قناعت كردن، به برنامههاى دولتْ كمك كنيم. خدمت شما عرض كردم كه رفاهپرستى و مصرف گرايى، از جلوههاى فرهنگِ مبتذل غرب هستند.
در مقابلِ آنها، فرهنگ اسلامى مبتنى بر قناعت و خوددارى از اسراف و تبذير است.
امروز مىخواهم چند آيه قرآن در باره اسراف و تبذير برايتان تلاوت كنم تا ببينيد كه خداوند چقدر به دورى كردن از اسرافْ اهميت داده است. در قرآن شريف، حدود بيست آيه در باره اسراف و تبذير وجود دارد كه بعضى از آنها عبارتاند از:
خداوند در اين آيه شريفه، با اين لحنِ شديد مى فرمايد: اى كسانى كه اهل اسراف و تبذير و ريخت و پاش هستيد! بدانيد كه تبذير كنندگان، برادرانِ شيطاناند.
«... كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»[2]
[... اعمال اسرافكاران اينچنين در نظرشان آراسته شده است.]
آنها كه اهل ريخت و پاش و اسراف هستند، شيطان كارهايشان را در نظرشان زينت داده است. آنها خيال مىكنند كه اگر در هر جشنى يك جور لباس بپوشند و در هر مهمانى يك جور غذا بدهند و هر روز دنبال يك رفاهِ جديد باشند، زندگىِ خوب و آبرومندى دارند.
در حقيقت، اين شيطان است كه عمل زشتِ آنها را در نظرشان زيبا جلوه داده است.
[... پروردگارا! گناهان ما و زيادهروىهاى ما در كارها را بيامرز ...]
در اين آيه شريفه، خداوند تمام گناهان را در يك طرفْ قرار داده و رفاهطلبى و اسراف را هم در طرفِ ديگر قرار داده است و مىفرمايد: دعا كنيد و بگوييد: خدايا! از همه گناهانِ من در گذر. پروردگارا! اسرافم را هم ببخش.