پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله داستانهاى بسيار مرموزى نقل شده است. از جمله، گفتهاند:
هنگامى كه حضرت محمد صلى الله عليه و آله به پيامبرى مبعوث شد، ترسْ او را فرا گرفت، دچار شك و ترديد شد (!) و بدنش به لرزه افتاد به طورى كه ايشان را در پارچه يا گليمى پيچيدند.
هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله از جاى برخاست، خديجه با او صحبت كرد و او را به خانه ورقة بن نوفل بُرد. ورقة بن نوفل به ايشان عرض كرد: تو به پيامبرى برگزيده شدهاى.
اين داستان در بين روايات معتبر ما نقل نشده است. همچنين اين داستان مخالفِ اصول مذهبِ ماست؛ زيرا معناى اين روايت اين است كه پيامبر صلى الله عليه و آله در ابتداى نبوتش در پيامبر بودنِ خودش ترديد داشت و چنين چيزى ممكن نيست.
به همين دليل، دانشمندان محققِ ما اين گونه داستانها را رد كردهاند، يا در صحتِ آنها ترديد نمودهاند.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به پبامبرى مبعوث شد.
پارچه يا لحاف يا گليمى به دور خود پيچيد.
به او خطاب شد كه: «يا ايُّهَا الْمُزَّمِّل»[1] (اى جامه بر خود پيچيده!) و «يا ايُّهَا الْمُدَّثِّر»[2] (اى جامه در سَر كشيده!).
به اين ترتيب، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله بار سنگينِ رسالتِ جهانى را به دوش گرفت و قيام كرد تا دنيا را اصلاح كند.
در سه سال اولِ بعثت، رسول الله صلى الله عليه و آله مأمور به ابلاغِ آشكارِ رسالت نبود.
پيامش را فقط در محيط منزل به على عليه السلام و خديجه عليها السلام و ديگر افراد مورد اطمينان ابلاغ مىكرد. پس از سه سال، به پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داده شد كه پيامش را آشكار سازد و همه مردم را به اسلام دعوت كند.
در باره بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله و نتيجه آن، سخنان فراوانى گفته شده است. شعرها، نثرها، تحليلها، سخنرانىها و كتابهاى تاريخىِ فراوانى در اين باره به رشته تحرير در آمده است. من نيز امروز در خطبه اول، مطالبى در اين باره خدمتتان عرض مىكنم.
براى اينكه سخنان من پيرامون بعثت، برايتان تكرارى نباشد، با نقلِ جملاتى از حضرت على بن ابى طالب عليه السلام با هم به بررسى بعثت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از زاويه ديدِ امير المؤمنين عليه السلام مىپردازيم.
امير المؤمنين عليه السلام در باره بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودهاند:
[همانا خدا محمد صلى الله عليه و آله را برانگيخت تا مردمانْ بترسانَد و فرمان خدا را چنان كه بايد رسانَد. آن هنگام شما اى مردم عرب! بدترين آيين را برگزيده بوديد و در بدترين سراى خزيده. منزلگاهتان سنگستانهاى ناهموار، همنشينتان گَرزه مارهاى زهردار. آبتان تيره و ناگوار، خوراكتان گلوآزار. خون يكديگر را ريزان، از خويشاوندان بريده و گريزان.
بتهاتان همه جا بر پا، پاىْ تا سَرْ آلوده به خطا.]
امير المؤمنين عليه السلام با اين جملات گويا، زندگى مردمْ قبل از بعثتِ پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را به تصوير مىكشند. در جاى ديگرى