افرادى را كه بدون سوء نيت در مورد روابط بين انقلاب ايران و دولت آمريكا، اشتباه مىكنند، روشن كنيم.
من در اينجا لازم مىدانم از نمايندگان عزيز مجلس شوراى اسلامى براى اين مقابله اخيرشان با آمريكا تشكر كنم. حضرت امام رحمه الله فرمودند كه مجلس در رأس امور است.
ما به اين مجلس، افتخار مىكنيم.
من نمىدانم در ساير كشورهاى دنيا هم واكنشى در برابر آمريكا انجام دادهاند يا خير؛ اما تصميم نمايندگان مجلس ما براى اين امر، بسيار شايسته، بموقع و مناسب بود. اين تصميمِ آنها، دليل حيات و زنده بودنِ آنها است.
من در عين حال كه از نمايندگان عزيزِ مجلس تشكر مىكنم، به آنها عرض مىكنم:
مردمى كه به شما رأى دادهاند، به كمتر از اين، راضى نيستند. مردم از مجلس انتظار دارند كه در برابر آمريكا بايستد و وظيفه خود را به بهترين شكل انجام دهد.
مردم نيز بايد مجلس و نمايندگان محترمِ آن را حمايت كنند و از آنها تشكر و تقدير نمايند.
آخرين نتيجه اين بحثِ من اين است كه ما بايد نسبت به آمريكا بى اعتنا باشيم. بايد به وعده، وعيد، دعوت، لبيك، خنده و دست دراز كردنِ آمريكا، بى اعتنا باشيم؛ زيرا همه سرشار از زهرِ كشنده است. استكبار مانند مارِ سَمّى است. با مار سَمّى نمىتوان همزيستى مسالمتآميز كرد. مار سَمّى، بايد سرش را با سنگْ كوبيد تا نتواند نيش بزند.
بنا بر اين اگر كسى خيال كند كه برخورد صحيح با آمريكا اين است كه در برابرِ او كوتاه بياييم و با او همزيستىِ مسالمتآميز داشته باشيم؛ اين فكر، غير عُقلايى و اشتباهِ محض است.
در رويارويى با آمريكا، راهى كه مسئولان محترم، ملت عزيز، دانشجويان، حوزههاى علميه، شهروندان و جوانانِ ما تا كنون پيش گرفتهاند، اين بوده كه كوچكترين روىِ خوشى به استكبار جهانى نشان ندادهاند.
رضاى خداوند در پيمودنِ اين راه است.
وظيفه شرعىِ همه ما اين است كه تا جان در بدن داريم، همين راه را ادامه بدهيم.
[در نيكوكارى و پرهيز همكارى كنيد نه در گناه و تجاوز.]
در خطبه دوم بر خودم لازم مىدانم كه به عنوانِ يك تكليف، مطلبى را خدمتِ شما عرض كنم. اگر ديديد فرد يا گروهى در راه بِرّ و تقوا احساس وظيفه مىكنند، انرژى مصرف مىكنند، تلاش مىكنند و كارى