responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 465

زيرا اگر بگويند كه در دوران غيبت، اسلام تعطيل شده است، معنايش اين است كه در اين دوره، اداره امور مسلمانان به كافران و مشركان و مستكبران سپرده شده است و ان‌شاءالله پس از ظهور حضرت مهدى عليه السلام، اسلام دوباره احيا مى‌شود و ايشان احكام اسلام را اجرا مى‌كنند.

خلاصه سخن من اين است كه شركت در انتخابات و رأى دادنْ علاوه بر اينكه داراى منافع و آثار مثبتِ اجتماعى است، مطابق با موازين عقلى و شرعِ مقدس اسلام نيز مى‌باشد.

شركت نكردن در انتخابات، هر چند زير پوشش يك چنين شبهاتى باشد، فرار از تكليف، پشت كردن به نظام و ضربه زدن به نظام است.

متأسفانه برخى از افراد، بسيار كوتاه فكر هستند. بعضى از اين افراد چون سهمى از انقلاب به آنها نرسيده است، يا با فلان آقا رابطه بدى دارند و مى‌خواهند از او انتقام بگيرند، به كلّ نظام ضرر مى‌زنند.

اين گونه افراد، اين اشكال‌ها را مطرح مى‌كنند و مى‌گويند: ما در جواز شركت در انتخابات و رأى دادن، شبهه شرعى داريم؛ بنا بر اين در انتخابات شركت نمى‌كنيم.

انگيزه اين افراد از طرحِ اين گونه شبهه‌ها اين است كه مى‌خواهند به انقلاب و نظام ضربه بزنند و در عين حال، آشكارا در مقابل نظام و انقلاب، جبهه نگيرند كه از ديدِ عمومِ مردمْ مطرود و منفور نشوند. به همين خاطر در پشتِ چنين شبهه‌هايى سنگر مى‌گيرند.

ما همه ديديم كه حضرت امام بارها در انتخابات شركت فرمودند و رأى خود را به صندوق اخذ آراء انداختند. مراجع زنده ما هم در انتخابات شركت مى‌كنند و رأى مى‌دهند.

براى جواز شركت در انتخابات، چه شاهدى بالاتر از اين؟!

اگر كسى واقعاً توان علمى لازم براى تحليل و استدلال پيرامون اين مسئله را نداشته باشد، آيا مى‌تواند با يك شبهه بى پايه و ضعيفْ در مقابلِ اين همه فقها، علما و دانشمندان دينى قد عَلَم كند؟ با آنان مخالفت كند و از يك تكليف مسلّمِ شرعى فرار كند و با وجود اين، اظهار مقدس بودن و احتياط در مسائل شرعى هم بكند؟!

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ اذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فى‌ دينِ اللَّهِ افْواجاً فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ انَّهُ كانَ تَوّاباً[1]

خطبه دوم‌

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم‌

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ وَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلى‌ سَيِّدِنا وَ نَبِيِّنا ابِى الْقاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِىٍّ اميرِ الْمُؤْمِنينَ وَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمينَ وَ عَلَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلِىِّ بْنِ مُوسى‌ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ وَ عَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمُنْتَظَرِ الْمَهْدِىِّ صَلَواتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَيْهِمْ اجْمَعينَ.

عِبادَ اللَّه! اتَّقُوا اللَّه. بندگان خدا! تقوا پيشه كنيد.

«فَانَّ التُّقى‌ رَأْسُ الاخْلاقِ.»[2]

[به درستى كه تقوا به منزله رئيسِ اخلاق است.]

اين عبارت را به عنوان يكى از كلمات قصار امير المؤمنين عليه السلام نقل كرده‌اند.

هر چيز و گروهى، براى خودش يك رئيس دارد. مولى امير المؤمنين مى‌فرمايد:

رئيس اخلاق، تقوا است. يعنى اگر كسى تقوا


[1]- سوره نصر( 110).

[2]- مجلسى، محمدباقر، بحار الانوار، ج 70، ص 283.

نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 465
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست