صحنه اين جنايت در سبزوار بوده؛ اما گاه اين حوادثْ در دورترين نقطه غرب يا شرق كشور صورت مىگيرد.
چنين پروندهاى، بعد از سه چهار سال به حكمِ قطعى مىرسد. وقتى پرونده به حكمِ قطعى رسيد، اصلًا قضيه فراموش شده و مردمْ آن جنايت را از ياد بردهاند. يكى مىگويد:
چرا اين بيچاره را مىكُشند؟ ديگرى مىگويد:
مگر چه تقصيرى داشته است؟ ديگرى مىگويد: زن و بچه اين بيچاره چه مىشوند؟
و امثالِ اين حرفها.
از يك طرف، امامان معصومِ ما فرمودهاند: تأخير انداختن حدود مُحارِب حرام است و حتى يك ساعت هم نمىتوان آن را تأخير انداخت. از طرف ديگر، اجراى حكمِ اين پرونده چهار تا پنج سال به تأخير افتاده است. اين امر، يك بنبست در سيستم قضائى است.
در اينجا، همه ما ديديم كه ولىّ فقيه احساس وظيفه نمود. نمايندهاى از طرف خودش تعيين كرد تا به اين پرونده رسيدگى كند. قاتل معلوم بود. مقتول معلوم بود.
حكمِ خدا هم معلوم بود. بنا بر اين نماينده ايشان بر طبق موازينِ شرعى و خارج از تشريفاتِ دست و پا گيرِ سيستم قضائى، حكمش را صادر نمود. حكمِ ايشان اجرا شد.
به اين ترتيب، حكم خداوند اجرا شد و اثر بسيار خوبى هم در منطقه گذاشت.
ديگران نيز متنبه شدند. اين يك نمونه از چارهسازىِ ولى فقيه در بنبستهاى اجتماعى بود كه براى شما عرض كردم.
با وجودِ ولى فقيه در رأسِ يك نظام، آن نظام، بنبست و تنگنا ندارد.
ولى فقيه بر طبق موازينى كه در دست دارد، بنبست را مىشكند. اين يك امتياز است. نظام ما اين امتياز را دارد؛ اما ساير نظامها چنين امتيازى را ندارند.
اخيراً به حضرت امام اطلاع داده شد كه اجراى احكامِ خداوند طول مىكشد. ايشان از همين راه وارد شدند و دستورهايى صادر فرمودند كه بسيار مفيد و چارهساز بود.
من اكنون شمّهاى از آثار مطلوبِ فرمان ايشان را براى شما عرض مىكنم.
من خداوند را سپاس مىگويم كه مشكلاتِ قوّه قضائيه از اين راه حل شد. اعمال قدرتِ ولايت، تنها در انحصار ولى فقيه است.
ديگران هر چند مجتهد هم باشند، نمىتوانند بگويند: من مىخواهم اعمالِ ولايت كنم. تنها ولى فقيه مىتواند قدرتِ ولايت را اعمال كند.
با عنايت و توجه اخيرِ حضرت امام (دامت بركاته) در عرضِ هفت-/ هشت روز، چهره قوّه قضائيه عوض شد. با فرمانِ ايشان در مورد رسيدگى به برخى از پروندهها، ما هم احساس كرديم كه از طرفِ حضرت امام، اجازه چنين كارى را داريم. بنا بر اين خارج از تشريفات سيستم قضائى، برخى از پروندههاى حساس را رسيدگى كرديم.
در حدود يك سال پيش، دو نفر آهنگر در شهرستان درود، بعضى از اشرار منطقه را تحريك كرده بودند. آنها به خانه يك آهنگرِ ديگر حمله برده بودند. آن آهنگر را كشته بودند و اموالش را دزديده بودند. به همسرش نيز تجاوز كرده بودند.
حدود يك سال و چند ماه بود كه پرونده اين جنايت در سيستم قضائى، تحت رسيدگى بود. بر طبق معمول، پرونده از اين اتاق به آن اتاق مىرفت. هنگامى كه فرمانِ اخيرِ حضرت امام صادر شد، ما فهميديم كه حضرت امام اجازه دادهاند كه به اين پروندهها به سرعت رسيدگى شود.
در نتيجه، در عرض بيست و چهار ساعت، حكمِ اين قضيه صادر شد. چهار نفر اعدام شدند. دو تا دست بريده شد.