را اعلام كردند. خبرنگاران بين المللى را هم دعوت كردند تا از نزديك با اسرا ديدار كنند.
زمينهاى فتح شده را به خبرنگاران نشان دادند. با وجود اين، آيا مىدانيد صدام و وزراى او در باره فتح حلبچه چه مىگويند؟
آنها هنوز فتح حلبچه توسط نيروهاى ايرانى را انكار مىكنند و مثل آدمِ مجنون و وحشتزده كه از خواب بپرد و هِى بگويد «نه، نه»، صدام هم همان طور مىگويد: نه، نه، نه، چنين چيزى نيست. فتح حلبچه به وسيله ايرانىها دروغ است. ما آن را پس گرفتهايم.
اگر فتح حلبچه توسط نيروهاى ايرانى دروغ است، پس صدامِ ذليل شده ادعا مىكند كه چه چيزى را پس گرفته است. صدام كه ادعا مىكند ايرانىها حلبچه را نگرفتهاند، پس چگونه آن را پس گرفته است؟
چيزِ نگرفته را پس گرفته است؟! فتح حلبچه توسط نيروهاى ايرانى، ضربه بزرگى بر صدام وارد كرد.
پس از عمليات فتح حلبچه، صدام عليه مردم غير نظامى و بى دفاعِ حلبچه بمباران شيميايىِ بسيار وحشيانهاى را انجام داد.
قبل از اين بمباران شيميايى، عدهاى در شوراى امنيت و سازمان ملل از صدام حمايت مىكردند و مىگفتند: عراق صلح طلب است ولى ايران قطعنامه را نمىپذيرد. آنها خواهان تحريم تسليحاتى ايران و آزادى صدور اسلحه به عراق بودند.
اكنون ما منتظر هستيم كه ببينيم بعد از بمباران شيميايىِ مردم غير نظامى حلبچه و بمباران وسيع شهرهاى مسكونى ايران، آيا هنوز حاميان گذشته صدام در سازمان ملل و شوراى امنيت، عرقِ شرم را از پيشانىشان پاك مىكنند و سرِ خود را بالا نگه مىدارند؟
در ضمن بايد از خبرنگاران خارجى كه به ايران آمدند و اخبار اين عمليات و جناياتِ صدام را در دنيا منعكس كردند، قدردانى نمود. اما بايد اين مطلب را هم از آنها بپرسيم كه پس از ديدنِ اين جنايتها چه عكس العملى از خود نشان دادند؟
خبرنگاران مىگويند: ما جنازهها، بيمارستانها و مجروحان را ديديم و ناله آنها را شنيديم. به عمق فاجعه پى برديم و از آن صحنهها عكس و فيلم و نوار صوتى تهيه كرديم و به كشورهاى مختلف دنيا فرستاديم.
حكومتهاى كشورهاى اين خبرنگاران در برابر اين بزرگترين جنايتِ قرن كه به آن پى بردهاند، چه عكس العملى نشان دادهاند؟
يكى از آنها گفته: من متأسفم. ديگرى گفته:
من نگرانم. ديگرى كه عكس العملِ قوى نشان داده، گفته است: من صدام را به خاطر اين جنايت، محكوم مىكنم. يكى از آنها كه عكس العملِ خيلى قوى نشان داده، گفته است:
من صدام را شديداً محكوم مىكنم.
آيا فقط حرف و فقط همين عكس العملهاى اين حكومتهاى دنيا در برابر يكى از بزرگترين جنايتهاى قرن، كافى است؟! پنج هزار نفر انسانِ غير نظامى در اثر بمباران شيميايى حلبچه توسط صدام، كشته شدهاند. آن وقت آقاى رئيس جمهور! تو فقط متأسفى؟ فقط نگرانى؟ فقط همين؟!!
ديروز در بيمارستان از بيماران شيميايى حلبچه بازديد كردم. از يكى از آنها كه پيرمردى بود، پرسيدم: اعضاى خانواده شما كجا هستند؟ با ناراحتى گفت: قبل از بمباران، اعضاى خانواده ما هشت نفر بودند. وقتى چشمم را باز كردم، خودم را در اينجا ديدم.
نمىدانم آيا دخترها و پسرهايم زندهاند يا كشته شدهاند؟ اگر زندهاند، كجا هستند؟ همراهِ هم هستند يا جداى از يكديگر؟
اين حقوق بشر كِى مىخواهد از خواب بيدار شود؟ آيا منتظرند تا ايران يكى از منافقين را دستگير كند و آنها ايران را محكوم كنند؟