توفيقِ پياده كردنِ قوانين اسلامى را عنايت بفرمايد.»[1] (تكبير نمازگزاران)
در اين باره، چند جمله كوتاه نيز از حضرت امير المؤمنين عليه السلام نقل مىكنم. بعد از آنكه خلافت به ايشان رسيد، ايشان زمينهايى را كه درباريان و وابستگانِ خلفاى پيشين به هزار حقّه و حيله، اقطاع نموده و مالِ خود كرده بودند، گرفت و به مردم داد و اين دو سه جمله را فرمود:
[به خدا، اگر بينم كه به مَهر زنان يا بهاى كنيزكان رفته باشد، آن را باز مىگردانم كه در عدالتْ گشايش است و آن كه عدالت را بر نتابد، ستم را سختتر يابد.]
اين حكم، عدالت اسلامى است. اگر كسى از اين عدالت به تنگنا مىافتد، از ظلم، بدتر به تنگنا مىافتد. شما عدالت را اجرا كنيد! هر كه مىخواهد، بپسندد و هر كه مىخواهد، نپسندد.
ما از اول گفتيم كه كشاورزىِ ما صدمه ديده است. نانى كه ما مىخوريم، از دستِ ديگران مىگيريم و مىخوريم.
علوفهاى كه به حيواناتمان مىدهيم، از دستِ ديگران مىگيريم و به حيواناتمان مىدهيم.
ما از اول گفتيم كه هر چند درآمد صنعت بيشتر است؛ اما در اين كشور، كشاورزى اولويت دارد. حتى مسئولان رده بالاى كشورِ ما مىگويند: در ايران، صنعت هم بايد در خدمت كشاورزى و براى مكانيزه كردن كشاورزى، به كار گرفته شود.
ما بايد يك سياستِ كلّىِ واحد در اين مملكت داشته باشيم. اگر يك دادگاه، يك دادسرا، يك وزارتخانه يا يك وزير، بخواهد به تنهايى حركت كند، نمىتواند هدفى با اين اهميت را تحقق بخشد.
ما به يك جهاد مقدس با يك برنامهريزى صحيح و درست در جهت نجات مستضعفين و ريشهكن كردن فقر از طريق ترويج كشاورزى و تأسيس صنعت و خلع يد كردن از افراد فريبكار و باز پس گرفتن اموال بيت المال و مردم و برگرداندن آنها به خزانه دولت نيازمنديم.
با اجراى چنين برنامهاى، ما مىتوانيم بگوييم: اكنون ما در مسير متحقق ساختنِ حكومت مستضعفين هستيم؛ مىتوانيم بگوييم:
ديگر تنها شعار نمىدهيم، بلكه در حال عمل كردن و اجراى حكومت مستضعفين هستيم.
خداوند انشاءالله همه ما را موفق كند كه بر اساس اين سياستِ واحد، عمل كنيم.
اى بندگان خدا! شما را به پرهيزكارى توصيه مىكنم، تقواى خداوندى كه (از تاريخ و گذشتگان و ...) براى شما مثالها بيان كرد و عمر شما را تعيين فرمود، زينتِ لباس بر بدنتان پوشيد و روزىِ فراوان به شما بخشيد، از كم و بيشِ شما آگاه است، پاداشِ هر يك از شما را آماده داشته و در انتظار شما گذاشته است.
[1]- ر. ك: صحيفه نور، انتشارات سازمان مدارك فرهنگى انقلاب اسلامى، ج 22، ص 292-/ 293( كلام امام خمينى- رحمه اللّه- در سال 1360).
[2]- ر. ك: نهج البلاغه، ترجمه دكتر سيد جعفر شهيدى، شركت انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ ششم، تهران، 1373، خطبه 15، ص 16.