ندارند و احكامِ صادر شده در آنها تا حدّ زيادى بستگى به سليقه حاكم شرعِ آنها دارد، متأسفانه پيروزى آنها در مورد پس گرفتن اموال غارت شده كشور، همانند پيروزى آنها در مبارزه با گروهكها، چشمگير و صد در صد نبوده است.
به عنوان مثال، يك حاكم شرع در بررسى اموال يك نفر به نظرش مىرسد كه اموالش بايد توقيف يا مصادره شود؛ بعد آن شخص، شكايت مىكند و حاكم شرع ديگرى، همان پرونده را بررسى مىكند و مدارك به نظرش كافى نمىرسد و حكم مىكند كه آن اموال به صاحبش پس داده شود.
به طور خلاصه، سليقههاى افراد مختلف، بسيار با يكديگر متفاوت است و يكى تند مزاج و ديگرى كند مزاج است. عدم وجود قانون مدوّن براى دادگاهها و دادسراهاى انقلاب، موجب مىشود كه سليقههاى شخصىِ متفاوتِ حاكم شرع دادگاههاو دادسراها تأثير فراوان در احكام صادره از سوى آنها داشته باشد.
دخالت سليقههاى حكّام شرع در احكامِ آنها سبب شده است كه آنها نتوانند در زمينه باز پس گرفتن اموالِ غارت شده كشور، همانند مبارزه با گروهكها به پيروزىِ صد در صد دست يابند.
اگر شخصى كفشِ كسى را دزديد، آيا بايد آن كفش را از او پس گرفت؟ اگر پرتقالفروشى، يك كيلو پرتقال را گران فروخت، آيا بايد او را جريمه و مجازات كرد؟ حال، اگر شخصى يك جنگل يا چاه نفت يا منابع زيرزمينى را غارت كرد و دزديد، آيا بايد به حسابِ او رسيدگى شود يا خير؟
اگر شخصى، امير ارتش بوده و براى اينكه كودتا نكند، اختيارِ مقدار زيادى از جنگل را به او دادهاند و سرش را در جنگل بند كردهاند، آيا بايد به حسابِ او رسيدگى شود يا خير؟
اين ثروتهاى انبوه و نامشروعى را كه وابستگان رژيم شاه، انبار مىكردند، اينها را از آمريكا و روسيه و اروپا به ايران نمىآوردند؛ بلكه اين ثروتها، همه متعلق به خودِ اين مملكت است. اين ثروتها را هم خودِ آن وابستگان شاه، خلق نكردهاند؛ بلكه كفش و كلاهِ آن محروم و بيچارهاى است كه بى كفش و كلاه در كوچهها راه مىرود.
ثروتهاى اين محرومين را روى هم گذاشتند و آن كوههاى نامشروعِ ثروت را به وجود آوردند. به اين اموال، بايد رسيدگى شود تا اگر نامشروع است، پس گرفته شود و نمىتوان از اين اموال صرف نظر كرد. (تكبير نمازگزاران)
اگر ما بخواهيم از اين اموال، صرف نظر كنيم، ديگر اين حكومت، حكومت مستضعفين نيست؛ اين نظام، نظام حمايت از مستضعفين نيست. براى تأييد و تقويت بيشترِ اين مطلب، قسمتى از سخنان حضرت امام را كه در ديدار با اعضاى شوراى نگهبان بيان فرمودهاند، از روى نوشته، برايتان مىخوانم. متن سخنان حضرت امام چنين است:
«بسم الله الرحمن الرحيم. امروز ما گرفتار دو جريان هستيم، يكى آن جريانى است كه همين كه به نفع مستضعفين و محرومين، سخن گفته مىشود و از كاخنشينها و غاصبانِ حقوق مردم صحبتى مىشود، مىگويند: اين همان كمونيسم است و جريان ديگر اين كه وقتى گفته مىشود: خودسرانه اقدام به تقسيم زمين يا گرفتن اموال، ننماييد! مىگويند [اين] طرفدارى از سرمايهدارها و فئودالها است.
در حالى كه همان طورى كه مىدانيد، اسلام نه با سرمايهداران موافق است