جنگزدهها از فرطِ بيچارگى به اين ساختمانها پناه بردهاند و با صدور حكم تخليه از سوى دادگاه، مجبور مىشوند كه اين ساختمانها را هم كه گاهْ تنها پناهگاهِ آنها است، ترك كنند.
گاه با تخليه اجبارىِ اين ساختمانها، مستأجرى مجبور مىشود زن و بچه مريضش يا مادر پيرش را در پيادهرو و كنار خيابان، منزل دهد. خبرنگارها هم بنا بر وظيفهشان از اين مناظر، عكس و خبر تهيه و منتشر مىكنند. در نتيجه مردم هم در جريانِ اين حوادث قرار مىگيرند.
بعضى اوقات، روزنامهها با تيتر بزرگ مىنويسند: طاغوتها بر مىگردند و همراه اين عنوان، عكسها و خبر مشروحِ مربوط به حوادثى مانند حكم تخليه اجبارىِ ساختمانهاى متعلق به فرارىها و دستور تعقيب اشغال كنندگانِ آنها را منتشر مىكنند.
گاه مىبينيم كه كشاورزى با مالكش دعوا كرده و پنجاه تا صد نفر از افرادِ تحت سرپرستى و زن و بچهاش را با خود به شهر آورده و براى دفاع از خود، به هر درى مىزند. هر انسانى با ديدنِ اين صحنهها متأثر مىشود، مگر اينكه دلش از سنگ باشد.
چرا چنين حوادثى در كشور ما اتفاق مىافتد؟ به ياد داشته باشيم كه ما در مملكتى انقلاب كرديم كه اختيار صنعت و اقتصاد و منافعِ اقتصادى كشور در دست شاه، شاهزادگان، وزرا، اميران ارتش، سناتورها، وكلاى مجلس، مدير كلها، جاسوسهاى بيگانگان و مأمورانِ شركتهاى چند مليتى بود.
آنها با افتتاح واحدهاى بزرگ اقتصادى، مانند فروشگاههاى زنجيرهاى و شركتهاى كشت و صنعت و غيره، و با فريبكارى، دزدى و خيانت، تمامِ درآمد اين كشور را به تاراج مىبردند.
پس از پيروزى انقلاب، مردم، نهادهاى انقلابى مانند كميته، سپاه، جهاد، شوراهاى ده و امثال اينها را تشكيل دادند. دادسراها و دادگاههاى انقلاب به سراغ وابستگان رژيم سابق و خائنين به كشور رفتند؛ بعضى از آنها تصفيه شدند.
برخى از آنها همراه با اموالشان به خارج از كشور فرار كردند و در آنجا در دادگاه لاهه عليه ما طرحِ دعوا نمودند. گروهى از آنها به خارج رفتند ولى برگشتند. گروهى از آنها هم در ميان مردم پنهان شدند و منتظر فرصتِ مناسبى ماندند تا كارهاى سابقشان را ادامه دهند.
در اين ميان، دادگاهها و دادسراها تلاشهاى بسيار فراوانى كردند تا اموالِ تاراج شده ملّت و بيت المال به آنها باز گردانده شود. حجم كارهايى كه انجام دادهاند، بسيار بزرگ است؛ اما هنوز تنها مقدار بسيار كمى از اموالِ تاراج شده مردم، باز پس گرفته شده و حجمِ كارِ انجام شده در مقابلِ كارِ باقى مانده، بسيار كم است.
اموالِ حدود 2979 نفر، مصادره و استرداد شده است كه بعضى از آنها تنها يك واحد ملك داشتهاند و برخى ديگر، چندين واحد ملك- مثلًا كارخانه، شركت، دامدارى و ...- داشتهاند.
اموال 7475 نفر نيز توقيف شده است.
استرداد و مصادره يعنى اين كه حاكم شرع بر اساس مدارك و دلايلِ روشنى كه در يك مورد وجود دارد، حكم مىكند به اين كه اموالِ آن شخص گرفته شود. اين حكم، استرداد يا مصادره ناميده مىشود.
بعضى اوقات، قرينهها و شواهدى وجود دارد كه ثابت مىكند كه اموال يك شخص، نامشروع و حرام است و متعلق به خودش نيست؛ بلكه از راه تاراج اموال