معمولًا همه ما فكر مىكنيم كه انقلاب را شناختهايم؛ اما من فكر نمىكنم كه شناخت انقلاب به اين آسانى و راحتى باشد.
منافقين خلق را ببينيد! اينها پنج سال در كنار انقلاب نشستند وآن را تجزيه و تحليل كردند؛ پس از چند سال فكر و انديشه، تحليلِ نهايى كه ارائه دادند، اين بود كه گفتند: ما اين انقلاب را از بين مىبريم، اول سَر را مىزنيم، بعد تنه انقلاب را قطع مىكنيم، سپس خود قيام مىكنيم و حكومت را در دست مىگيريم.
منافقين در پىِ همين تحليلشان، چندين نفر از سران كشور را ترور كردند و به شهادت رسانيدند؛ كيفيّت حفاظت از مسئولانْ بالا رفت؛ در نتيجه منافقين ديدند ديگر نمىتوانند مسئولان و سران كشور را ترور كنند؛ گفتند: ترور سران انقلابْ كافى است، از اين پس بايد تنه انقلاب را قطع كنيم.
با يك موج ترورِ كور، به كشتار مردم بىگناه مانند لبنيّاتى و بقال و عطار و جگركى روى آوردند و به اين ترتيبْ هر كسى كه يك عكس امام در محلّ كسبش داشت، هدفِ ترور منافقين قرار گرفت؛ منافقين در عمل ديدند كه اين سياست هم موفقيتآميز نيست.
به اعضاى خود گفتند كه ترور كافى است، ما اكنون در آستانه قيام عمومىِ مردم قرار داريم؛ يعنى مردم از جنگ، زده و خسته شدهاند، مشكلات اقتصادى نيز مردم را ناراحت كرده است. بنا بر اين به زودى رجوى از اروپا اطلاعيهاى مىدهد و مردم در پيروى از او، حكومت جمهورى اسلامى را سرنگون مىكنند.
با گذشت زمان، منافقين فهميدند كه اين تحليل و طرحِ آخرشان نيز غير عملى است؛ با صدام همراه شدند تا با كمك صدام، نظام جمهورى اسلامى را سرنگون كنند؛ اما از اين راه هم به اهداف خودشان نرسيدند.
اخيراً هم در دامن كمونيستهاى فرانسه افتادهاند!
بنا بر اين شناخت نعمت انقلاب، به اين سادگى هم امكانپذير نيست وگر نه منافقين و اربابان آنها، استكبار شرق و غرب، چنين دچار سردرگمى و حيرتزدگى نمىشدند.
روزنامه گاردين در اعتراف به عدم شناخت انقلاب از سوى استكبار جهانى مىگويد: در انگلستان، ما نه انقلاب اسلامى ايران و نه رهبر اين انقلاب و نه تاكتيكهاى آن، هيچ كدام را نشناختهايم.
شناخت ابعاد گوناگون انقلاب، مانند ابعاد جهانى انقلاب، تأثير عميق انقلاب، آثارى كه روى استعدادها مىگذارد، آثار سازنده انقلاب و تحول معنوىِ ناشى از انقلاب در روح انسانها، كار سادهاى نيست.
ما بايد با تمام توان بكوشيم تا اين انقلاب را بشناسيم و با جان و مال و حيثيت و جوانهايمان، از آن پاسدارى كنيم؛ بايد دنيايمان را فداى اين انقلاب كنيم تا اين انقلاب مقدّس پا بر جا بماند.
يكى از دستاوردهاى انقلاب، مجلس شوراى اسلامى بوده است.
مجلس شوراى اسلامى تا كنون خدمات فراوانى به اسلام و انقلاب نموده است كه قابل مقايسه با مجلس قانونگذارى قبل از انقلاب نيست.
مجلس شوراى اسلامى تا كنون علاوه بر قوانين اسلامىِ فراوانى كه تصويب كرده است، اقدامات اجتماعىِ مهمّى نيز انجام داده است.
يكى از اقدامات مهمّ اجتماعى كه مجلس تا كنون انجام داده است، عزل بنىصدر از رياست جمهورى و نجات انقلاب از خطر ليبراليسم در يك دوره بحرانىِ تاريخ انقلاب است.
اين روزها در آستانه پايانِ مدّتِ اين دوره از مجلس شوراى اسلامى قرار داريم.