«شيطان، حزب و ياران خودش را جمع كرده و مشغولِ شيطنت است.
در كشورهاى همجوار و در منطقه، با رفت و آمدها، با صحبتها، با پايين آوردن قيمت نفت، با ايجاد بحران و خونريزى در جنوب لبنان و با توطئهچينى عليه ايران، هر روز رنگ تازهاى از شيطنتهاى آمريكا و پيروانش را مىبينيم.
بر ضد ايران چنين تبليغ مىكنند كه محال است حكومت ايران صلح را بپذيرد؛ زيرا حيات نظام جمهورى اسلامى ايران در گرو جنگ است و اگر حكومت ايران صلح را بپذيرد، بدون درنگ ساقط مىشود.
اگر آنها به اين حرفشان واقعاً اعتقاد دارند، پس چرا نمىگذارند ما جنگ را تمام كنيم؟
اگر آنها دست از حمايتِ صدام بردارند، در عرضِ دو روزْ جنگ پايان مىپذيرد؛ آنها هم كه عقيدهشان اين است كه هر روزى جنگ تمام شد، فردايش نظام حكومتى ايران ساقط مىشود؛ در نتيجه آنها مىمانند و منابع ارزشمند نفت خليج فارس! پس اگر به حرف خودشان اعتقاد دارند، چرا دست از حمايتِ صدام بر نمىدارند؟!
ما حاضر به صلح كردن هستيم؛ اما چگونه صلحى؟ صدام به كشور ما تجاوز كرده، شهرهاى ما را خراب كرده و مردم را به قتل رسانده است؛ در كجاى دنيا مرسوم است كه چنين متجاوزى بدون مجازات بماند؟ و اگر كسى خواهان خسارت و مجازاتِ متجاوز شد، او را جنگ طلب بنامند؟
صدام، چند چاه نفتِ مرزى ما را مورد اصابت موشكهاى خود قرارداده است.
اكنون نفت اين چاهها وارد آبهاى خليج فارس شده است و آب آشاميدنى كويت را آلوده مىكند. اين عمل صدام نشان مىدهد كه او به هيچ اصلى پايبند نيست و دوست و دشمن نمىشناسد.
دشمنان ما با بىشرمى، باز از صدام و كارهاى كثيف او- مانند اين تخريب محيط زيست- حمايت مىكنند؛ با وجود اين، ما حاضريم در حدّ توانمانْ آلودگى محيط را برطرف كنيم.
ابرقدرتها تنها در مورد ايران، جنايت و خيانت نمىكنند؛ در هر جاى دنيا، هر جنايتى كه بتوانند، انجام مىدهند.
در جنوب لبنان، شيخ راغب حرب[3] را بدون ارتكاب هيچ جرمى، در منزل خودش دستگير كردهاند. گروهى از مردم به دستگيرى ظالمانه شيخ راغب حرب اعتراض نمودهاند؛ آنها را هم به همراه شيخ زكى حرب- برادر