تاريخ، اسامى عده محدودى را كه براى مقابله با قرآن برخاستهاند ضبط كرده است؛ يكى از اين افراد «مُسَيْلَمه كذّاب» از مردم «يَمامه» است كه در سال يازدهم يا دوازدهم هجرى ادعاى پيامبرى نمود. او آياتى در مقابل قرآن آورده كه بيشتر جنبه تفريحى و سرگرمى دارد، ترجمه يكى از سورههاى اختراعيش را اين جا ذكر مىكنيم: «اى قورباغه دختر قورباغه، آنچه مىخواهى صدا كن، نيمى از تو در آب و نيمى ديگر در گِل است، نه آب را گِلآلود مىكنى و نه كسى را از آب خوردن باز مىدارى.»[4] با گذشت زمان هر روز عظمت اين كتاب آسمانى براى جهانيان بهتر روشن مىشود؛ از «ويل دورانت» تاريخنگار معروف در وصف اين كتاب چنين نقل شده كه مىگويد: «قرآن در مسلمانان آنچنان عزّت نفس و عدالت و تقوا به وجود آورده كه در هيچ يك از مناطق جهان شبيه و نظير نداشته است.»[5]