از رفاقت با افراد بخيل و كسانى كه حاضر نيستند خيرشان به كسى برسد بايد پرهيز نمود. گويند فردى در كنار خيابان ايستاده بود و گريه مىكرد، دوستش در حالى كه چند قرص نان در دستش بود با او برخورد كرد و چون ديد وى در حال گريه كردن است او نيز شروع كرد به گريه كردن، رفيقش گفت: تو چرا گريه مىكنى؟ گفت: چون ديدم تو در حال گريهاى من هم براى اعلام همدردى با تو به گريه پرداختم، آن فرد گفت:
گريه من به خاطر گرسنگى است، تو يك قرص از اين نانها را به من بده من ديگر گريه نمىكنم، گفت: به خدا قسم اگر تا فردا هم بخواهى برايت گريه مىكنم اما به تو نان نمىدهم!
4- زشتىهاى انسان را گوشزد نموده و چون آينهاى باشد كه وقتى در آن نگاه كردى عيبهاى تو را نشان دهد، نه اين كه به خاطر جلب رضايت شما هر كار زشتى را انجام دادى با تملّق و چاپلوسى تمجيد كرده و خوب جلوه دهد. امام صادق عليه السلام مىفرمايد: «بهترين دوستانم در نظر من كسى است كه عيبهاى مرا به من تذكر دهد.»[2] 5- داراى صفاتى چون فتنهگرى، خيانت، سخنچينى و ديگر اوصاف پليد نباشد؛ چرا كه اين صفات چون بيمارىِ واگيردارى به انسان سرايت مىنمايد. در حقيقت دوست ناباب پس از چندى ايمان و اخلاق انسان را
[1]- گلستان، باب اول در سيرت پادشاهان، ص 70، حكايت 16