كفر و شرك و دروغگويى و دوروئى بعذاب الهىّ گرفتارند).
5 و با اين همه فضائل و بزرگواريها در دست ما است فضل و بزرگوارى نبوّت و پيغمبرى (پيغمبر از ما بنى هاشم مبعوث گرديد) كه بوسيله آن ارجمند را خوار و خوار را ارجمند گردانيديم (دشمنان سعادت و نيكبختى را از بين برده و خواهانش را از عذاب و سختى دنيا و آخرت رهانيديم) 6 و چون خداوند عرب را گروه گروه بدين خود داخل گردانيد، و (دستهاى) از اين امّت از روى ميل و رغبت، و (دستهاى) بناچارى تسليم او شدند، شما از كسانى بوديد كه بجهت (دنيا) دوستى يا بجهت ترس (از كشته شدن) در دين داخل گشتيد، هنگاميكه پيشروندهها بسبب پيرويشان فيروزى يافته و هجرت كنندگان پيش بسبب فضل و بزرگواريشان رفته بودند (و خود را از شرك و كفر رهانيده) پس (حال تو كه چنين است) براى شيطان در خود بهرهاى و به خويشتن راهى قرار مده (از شيطان پيروى نكرده اينگونه سخنان زشت و نادرست ننويس و پيرو دستور خدا و رسول شو) و درود بر آنكه شايسته درود است (ابن ابى الحديد در اينجا مىنويسد: چون نامه حضرت به معاويه رسيد چند روزى آنرا از عمرو ابن عاص پنهان داشت، و پس از آن او را خواسته نامه را برايش خواند، عمرو او را شماتت نموده از توبيخ و سرزنش امام عليه السّلام نسبت به معاويه شاد گشت).
(۱۸) (و من كتاب له عليه السلام) (إلى عبد الله ابن عباس و هو عامله على البصرة)