responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نهج البلاغه نویسنده : فيض الاسلام اصفهانى، على نقى    جلد : 5  صفحه : 842

(۷) (و من كتاب له عليه السلام)
(إليه أيضا)

أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ أَتَتْنِي مِنْكَ مَوْعِظَةٌ مُوَصَّلَةٌ وَ رِسَالَةٌ مُحَبَّرَةٌ نَمَّقْتَهَا بِضَلاَلِكَ وَ أَمْضَيْتَهَا بِسُوءِ رَأْيِكَ وَ كِتَابُ امْرِئٍ لَيْسَ لَهُ بَصَرٌ يَهْدِيهِ وَ لاَ قَائِدٌ يُرْشِدُهُ قَدْ دَعَاهُ الْهَوَى فَأَجَابَهُ وَ قَادَهُ الضَّلاَلُ فَاتَّبَعَهُ فَهَجَرَ لاَغِطاً وَ ضَلَّ خَابِطاً.

7 - از نامه‌هاى آن حضرت عليه السَّلام است نيز به معاويه‌

(كه او را بر نوشتن نامه‌اى كه بآن بزرگوار نوشته توبيخ و سرزنش نموده، و نادانى و گمراهى او را گوشزد فرموده):

1 پس از ستايش خداوند و درود بر رسول اكرم از تو بمن رسيد پندى كه از سخنان گوناگون بهم پيوند داده و پيغامى آراسته‌اى (مطالبى بدست آورده در اين مكتوب بهم پيوسته‌اى در صورتيكه ربطى بيكديگر ندارند، چون ندانسته‌اى هر يك را كجا و چگونه بايستى بكار برد، از اينرو) بجهت گمراهى خود اين نامه را ترتيب داده و بسبب بدى رأى و انديشه آنرا فرستاده‌اى! 2 و نامه از كسى است كه او را نه بينائى هست تا راهنمايش باشد، و نه زمامدار و جلودارى كه به رستگارى سوقش دهد، هواى نفس (به چنين كارى) وادارش ساخته او هم پذيرفته، و گمراهى زمامدارش شده او هم پيروى نموده، پس (به اين جهت) هذيان و ياوه بافته و بانگ بيهوده زده (سخنان نادرستى گفته كه چيزى از آن مفهوم نمى‌شود) و گمراه گشته و اشتباه نموده (چنين سخنان ناشايسته نوشته).

نام کتاب : نهج البلاغه نویسنده : فيض الاسلام اصفهانى، على نقى    جلد : 5  صفحه : 842
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست