و حديث و گفتار ما را نگاه نمىدارد مگر سينههاى امانت پذير و خردهاى پا برجا (و چون منظور امام عليه السّلام ترغيب شنوندگان است به هجرت بسوى خود و پيروى از احاديث آن بزرگوار از اينرو آنان را امر بسؤال و پرسش مىفرمايد:) 4 اى مردم (معارف الهيّه و احكام شرعيّه و آنچه را كه تا قيامت واقع ميشود) از من بپرسيد پيش از آنكه مرا نيابيد كه من به راههاى آسمان داناترم از راههاى زمين (توجّه من بعلوم و معارف دينيّه از امور دنيويّه بيشتر است) پيش از آنكه فتنه و فساد (بنى اميّه) پا بر دارد و (مانند شتر سركش از دست مالك رميده) بر مهار خود گام نهد، و خردهاى اهلش را از بين ببرد (پيش از آنكه تباهكارى ايشان همه جا را فرا گرفته مردم را از راه حقّ و شناختن امام زمانشان باز دارد. ناگفته نماند كه بحكم عقل و نقل هيچكس را جز علىّ ابن ابى طالب و أئمه معصومين بعد از پيغمبر اكرم «عليهم السّلام» جرأت نيست كه بگويد: سلونى قبل أن تفقدونى يعنى از من بپرسيد پيش از آنكه مرا نيابيد، و باين موضوع در شرح خطبه نود و دوّم اشاره و دليل آن بيان شد).