و برقرار است. شرّاح در توجيه و تأويل اين حديث شريف «إنَّه يموت من مّات منّا و ليس بميّت، وَّ يبلى من بلى منّا و ليس ببال» كه حضرت از پيغمبر اكرم نقل فرموده و از جمله احاديث مشكله متشابه است بر حسب مذاق و سليقه علمى خود هر يك سخنى گفته و بر آن أدلّهاى اقامه نمودهاند، ليكن جامعتر و درستترين سخنان را كه روى دو پايه برهان عقل و نقل استوار است ما در بالا بيان كرديم و پس از مراجعه بكتب علميّه و مطالعه در اقوال علماى اعلام و جمع بين اخبار مختلفه ظاهر و هويدا مىگردد، بنا بر اين سزاوار نيست كسى از روى بى دانشى آنچه كه گفته شد انكار نمايد، و در اين باب حضرت فرموده:) (16) پس نگوييد (در باره عترت پيغمبر اكرم) آنچه را كه نمىشناسيد (بآن دانا نيستيد) زيرا بيشتر حقّ در آن است كه شما انكار مىنماييد، و (هنگاميكه عذاب الهىّ بشما رسيد) معذور داريد كسيرا كه شما را بر او حجّت و دليلى نيست، و او منم (پس عذرى نداريد و در آن موقع نمىتوانيد بگوئيد پروردگارا، آيا ما را بآنچه كه ندانسته و نفهميدهايم مؤاخذه و بازخواست مىنمايى، زيرا من آنچه كه براى رستگارى شما بكار آيد بيان نموده در ارشاد و راهنمائى كوتاهى نكردم، ليكن شما از سخنانم پيروى ننموديد) (17) آيا در ميان شما بر طبق بار گرانبهاى بزرگ (قرآن كريم) رفتار نكردم؟ (قرآن را بشما نياموختم) و آيا در ميان شما بار گرانبهاى كوچك (عترت پيغمبر اكرم حسن و حسين) را نگذاشتم (كه هادى و راهنماى شما باشند و اينكه حضرت قرآن را ثقل اكبر و عترت را ثقل اصغر فرموده براى آنست كه قرآن سند رسالت و ولايت و آسايش دين و شريعت است، پس اگر قرآن نبود رسالت و ولايت و دين و ايمان ثابت نشده بود، و ديگر آنكه از حديث شريف نبوى «كه بر صحّت و درستى مضمون آن عامّه و خاصّه متّفقند» متابعت نموده و آن حديث بنا بر آنچه ابو سعيد خدرىّ روايت كرده اين است: قال النّبىّ «صلّى اللّه عليه و آله» إنّى تارك فيكم الثّقلين أحدهما أكبر من الأخر: كتاب اللّه جل مّمدود مّن السّماء إلى الأرض و عترتى أهل بيتى لن يّفترقا حتّى يردا علىّ الحوض يعنى پيغمبر اكرم فرمود: من دو چيز گرانبها ميان شما مىگذارم كه يكى از آنها از ديگرى بزرگتر است، يكى كتاب خدا كه آن ريسمانى است از آسمان بزمين كشيده شده يعنى از جانب خدا بخلق نازل گرديده و ديگرى عترت و اهل بيت من است و اين دو از هم جدا نمىشوند تا بمن بر سر حوض در روز رستخيز وارد گردند يعنى هميشه باقى و برقرار خواهند بود)