responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : انسان در تراز قرآن نویسنده : راد، على    جلد : 1  صفحه : 174

خبائث‌

«خبائث» عنوان كلى ديگرى براى چيزهاى حرام است كه تنها در آيه (الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ ...[1] در اين آيه، تحريم خبائث از «اهداف» رسالت حضرت محمد (ص) ياد شده است.

برخى از پيروان مذهب شافعى در تبيين «يحرّم عليهم الخبائث» گفته‌اند منظور حرام بودن چيزهايى است كه عرب خبيث بشمارد؛ يعنى حيوانى كه در آيات و روايات، دستور خاصى مبنى بر حلال و حرام بودن آن و نيز امر و نهى نسبت به قتل آن وجود نداشته باشد، در اين صورت چنانچه اعراب آن را طيب به شمار آورند، حلال بوده و اگر خبيث بدانند، حرام است؛ دليل اين گروه از فقهيان شافعى افزون بر آيه ياد شده در سوره اعراف، آيه چهارم سوره مائده است: (يَسْئَلُونَكَ ما ذا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ‌)؛ برابر اين توجيه، واژه «طيبات» در دو آيه ياد شده به معناى «حلال» نيست و در طيب و خبيث بودن يك چيز، تنها به عادت عمومى اعراب توجه شده و توجه به عرف‌هاى خاص رعايت نشده‌اند؛ چرا كه درغيراين‌صورت به اختلاف احكام در حلال و حرام مى‌انجاميد.[2]


[1]. اعراف: 157:« همانان كه از اين فرستاده، پيامبر درس نخوانده- كه‌[ نام‌] او را نزد خود، در تورات و انجيل نوشته مى‌يابند- پيروى مى‌كنند؛[ همان پيامبرى كه‌] آنان را به كار پسنديده فرمان مى‌دهد، و از كار ناپسند باز مى‌دارد، و براى آنان چيزهاى پاكيزه را حلال و چيزهاى ناپاك را بر ايشان حرام مى‌گرداند».

[2]. التفسير المنير فى العقيدة والشريعة والمنهج، ج 8، ص 82.

نام کتاب : انسان در تراز قرآن نویسنده : راد، على    جلد : 1  صفحه : 174
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست