گفتار خلیفه به منظور حفظ مقام و موقعیت او بوده که مبادا آیندگان از شنیدن جمله توهینآمیز وی، به او بدبین شوند. از این نظر، هنگامی که ابو بکر جوهری، مؤلف کتاب السقیفه، در کتاب خود به این جریان میرسد، در نقل گفتار عمر چنین میگوید: و قال عمر کلمة معناها أنّ الوجع قد غلب علی رسول اللّه؛ عمر سخنی گفت که مفاد آن این است که بیماری بر پیامبر پیروز گردیده است. [1] ولی برخی از آنان هنگامی که میخواهند متن عبارت خلیفه را نقل کنند، برای حفظ مقام او از تصریح به نام وی خودداری کرده و همین مقدار مینویسند: فقالوا: هجر رسول اللّه. [2] به طور مسلم چنین جمله زشت و زنندهای از هر شخصیتی سر بزند، هرگز قابل عفو و بخشش نیست، زیرا پیامبر به تصریح قرآن از هر نوع اشتباه و خطا مصون بوده و جز از طریق وحی سخنی نمیگوید. اختلاف صحابه در حضور پیامبر معصوم، آنچنان زننده و ناراحتکننده بود که برخی از همسران رسول خدا که در پشت پرده بودند، به لحن اعتراض گفتند: چرا از دستور پیامبر سرپیچی میکنید، خلیفه برای ساکت نمودن آنان پاسخ داد که شما زنان یاران یوسف هستید. هر موقع پیامبر بیمار شود، دیدگان خود را برای او میفشرید و وقتی بهبودی پیدا کرد بر او مسلط میگردید. [3] گروهی از متعصبان، در ظاهر برای مخالفت خلیفه پوزشهایی تراشیدهاند، [4] ولی از نظر منطق او را تخطئه و گفتار او را «حسبنا کتاب اللّه؛ قرآن ما را کافی است» بیاساس [1]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 2، ص 20. [2]. صحیح مسلم، ج 1، ص 14 و مسند احمد، ج 1، ص 355. [3]. کنز العمال، ج 3، ص 138 و الطبقات الکبری، ج 2، ص 244. [4]. مرحوم علامه مجاهد شرف الدین، در کتاب المراجعات، همه این پوزشها را آورده و به طرز جالبی رد کرده است.