صاحبان قدرت و بعضی را وسیله تقرب به درگاه خداوند میدانستند. رسم و روش پیامبران در ارشاد و هدایت مردم منطق و استدلال است، زیرا آنان با دل مردم سروکار دارند و میخواهند حکومتی پدید بیاورند که بر اساس ایمان و یقین استوار باشد و چنین حکومتی از طریق زور و شمشیر امکانپذیر نیست. ما باید میان حکومت پیامبران و حکومت فرعونها و نمرودها فرق بگذاریم، هدف دسته دوم حفظ حکومت و ریاست است، به هر وسیلهای ممکن باشد، اگر چه رشته حکومت آنان پس از درگذشت آنها از هم بپاشد. ولی مردان الهی میخواهند حکومتی پدید آورند که در خلوت و جلوت، در موقع نیرومندی و ناتوانی حاکم، در حال حیات و مرگ وی، فرمانروایی کند و به اصطلاح بر قلبها حکومت کنند نه بر بدنها و این هدف با اعمال زور و فشار ابدا صورت نمیپذیرد. ابراهیم، در آغاز کار با مسلک بستگان خود (بتپرستی) که در رأس آنان «آزر» قرار داشت، مبارزه کرد. هنوز در این جبهه موفقیّت کامل به دست نیاورده بود [1] که با صحنه دیگر روبهرو گردید. سطح افکار این دسته بلندتر و روشنتر از افراد گروه نخست بود، زیرا آنان بر خلاف روش بستگان ابراهیم، از موجودات پست و ناچیز زمینی دلکنده، کواکب و ستارگان آسمانی را میپرستیدند. ابراهیم در مقام مبارزه با پرستش اجرام کیهانی، یک سلسله حقایق فلسفی و علمی را که هنوز مرغ اندیشه بشر آن زمان، به آن نرسیده بود؛ با بیانی ساده بیان کرد که دلایل او، امروز هم مورد اعجاب بزرگان علم و فن فلسفه و کلام است. از همه بالاتر، قرآن مجید با عنایت خاصّی به نقل دلایل ابراهیم پرداخته است، از این جهت نگارنده با توضیح مختصری، گفتار ابراهیم را در این صفحهها نقل میکند. ابراهیم، شبی از شبها برای هدایت مردم از اوّل غروب آفتاب، چشم به آسمان دوخت و تا غروب فردا بیدار ماند و در ظرف این 24 ساعت با سه گروه به بحث و [1]. انعام (6) آیه 74، مربوط به بحث با بتپرستان است و آیات بعدی پیرامون بحث ابراهیم با پرستندگان «اجرام آسمانی» میباشد.