علی بن ابراهیم قمی، در تفسیر خود مینویسد: پیک وحی، پیامبر را از توطئه آنان آگاه ساخت. [1] اما دانشمند محقق جهان تشیع، مرحوم «شیخ مفید» میگوید: یکی از مسلمانان چنین گزارشی به پیامبر داد و محل توطئه را «وادی الرمل» معرفی کرد [2] و نیز افزود که قبایل مزبور تصمیم گرفتهاند: شبانه به مدینه حمله کنند و کار را یکسره سازند. [3] پیامبر لازم دید مسلمانان را از این خطر بزرگ آگاه کند. در آن روز، رمز گرد آمدن مردم برای نماز و یا شنیدن مطلب لازم جمله: «الصلاة جامعة» بود از این رو منادی به دستور پیامبر در نقطه مرتفعی از بام مسجد قرار گرفت و جمله مزبور را با صدایی رسا بازگو کرد. چیزی نگذشت که مسلمانان در مسجد گرد آمدند و پیامبر بالای منبر قرار گرفت. وی در ضمن بیانات خود چنین فرمود: دشمنان خدا در کمین شما نشستهاند و تصمیم گرفتهاند که با حمله شبانه، شما را غافلگیر سازند، گروهی باید برای دفع این فتنه قیام کنند. در این لحظه، دستهای برای این کار معین گردیدند و فرماندهی لشکر به «ابی بکر» واگذار شد. او با ستون مخصوصی به جانب قبیله «بنی سلیم» رهسپار گردید. مسافتی را که سربازان اسلام طی کردند، سنگلاخ عجیبی بود و قبیله مزبور در میان درّه بسیار وسیعی زندگی میکردند. وقتی که سربازان اسلام خواستند به دره سرازیر شوند، با مقاومت «بنی سلیم» روبهرو شدند و فرمانده سپاه چارهای جز این ندید که از همان راهی که آمده بود بازگردد. [4] علی بن ابراهیم مینویسد: وقتی سران قوم به ابی بکر گفتند منظور از این لشکرکشی چیست؟ وی در پاسخ آنها گفت: من از طرف پیامبر مأمورم اسلام را بر شما عرضه بدارم و اگر از پذیرفتن آن سربرتافتید با شما نبرد کنم. در این لحظه سران [1]. تفسیر علی بن ابراهیم، ج 2، ص 434، سوره عادیات. [2]. احتمال دارد «وادی الرمل» (بیابان شنزار)، همان «وادی یابس» (بیابان خشک) باشد. [3]. شیخ مفید، الارشاد، ص 86. [4]. همان، ص 84.