اعزامی کرد به افرادی دستور میداد تا اوضاع زندگی و نحوه معاشرت او را تحت مراقبت بگیرند و رفتار و کردارش را به امام گزارش دهند. علی علیه السّلام در نامههای توبیخی که به استانداران نوشته [1]، به این موضوع اشاره نموده است. پیامبر گرامی در سال دوم هجرت، هشتاد نفر از مهاجران را به فرماندهی «عبد اللّه جحش» مأمور که در نقطهای فرود آیند و او را از حرکات و توطئههای قریش آگاه سازند. اگر پیامبر در جنگ «احد» غافلگیر نشد و پیش از ورود دشمن، قوای خود را در بیرون مدینه متمرکز ساخت و یا در جنگ احزاب، پیش از رسیدن سپاه عرب، خندقی هولناک پیش پای دشمن پدید آورد، همه و همه روی اطلاعات دقیقی بود که مأموران مسلمان و دلآگاه پیامبر، در اختیارش میگذاشتند و از این راه، به یکی از وظایف مذهبی خود در حفظ آیین توحید از خطر سقوط، عمل میکردند. این شیوه خردمندانه پیامبر، سرمشق بزرگی برای مسلمانان است. روی این اصل، باید رهبران بزرگ اسلام از هر گونه توطئه که بر ضد اسلام در دل کشورهای اسلامی و یا زوایای جهان انجام میگیرد، دقیقا آگاه شوند و جرقهها را پیش از شعلهور شدن خاموش سازند و از همان راهی که پیامبر بزرگ اسلام رفته و به مقصد رسیده، بروند و نتیجه مطلوب را به دست آورند و این کار در این زمان بدون تجهیزات کافی عملی نیست. در غزوه «ذات السلاسل» از طریق کسب اطلاعات دقیق از توطئه دشمن، فتنه گستردهای خاموش شد. اگر پیامبر این راه را به روی خود میبست، با زیانهای غیر قابل جبران رو به رو میشد. در این جنگ مأموران پیامبر گزارش دادند که در سرزمینی به نام «وادی یابس» هزاران نفر با یکدیگر همپیمان شدهاند که با تمام قوا در کوبیدن اسلام بکوشند: یا در این راه کشته شوند و یا محمد صلی اللّه علیه و آله و سلّم و افسر دلاور و فاتح او علی علیه السّلام را از پای درآورند. [1]. نهج البلاغه، بخش نامهها، نامههای 33 و 45. مسأله نظام «تجسس» و کسب اطلاعات در حکومت اسلامی به صورت گسترده در کتاب مبانی حکومت اسلامی، ج 2 نوشته شده است.