2. کسب اطلاعات و تحصیل اسرار داخلی دشمن؛ 3. جانبازی و فداکاری همه جانبه امیر مؤمنان.
1. نقشه و تاکتیک نظامی
ارتش اسلام در نقطهای فرود آمد که روابط یهودیان را با دوستان آنان (قبایل غطفان) قطع کرد به طور کلی در میان تیرههای غطفان مردان شمشیر زن و بیپروا فراوان بود و اگر آنها به کمک یهودیان شتافته و دست به دست هم داده بودند، فتح دژهای خیبر غیر ممکن بود. قبیله «غطفان» وقتی از حرکت ارتش اسلام آگاهی یافتند، با تجهیزات کافی برای نجات متحدان خود حرکت کردند ولی هنوز راهی نپیموده بودند که در میان آنان شایع شد که یاران محمد صلی اللّه علیه و آله و سلّم از راهی انحرافی متوجه سرزمین آنها شدهاند. این شایعه به قدری قوت گرفت که آنان از نیمه راه بازگشتند و تا پایان فتح خیبر از جایگاه خود حرکت نکردند. تاریخنویسان، این شایعه را معلول ندای غیبی میدانند، ولی هیچ بعید نیست که این شایعه از جانب مسلمانان تیرههای «غطفان» درست شده و طراحان این شایعه مسلمانان واقعی تیرههای «غطفان» بوده باشند که به دستور پیامبر مأمور بودند در لباس کفر، در میان قبایل خود به سر برند. آنان به قدری در طرح این نقشه ماهر بودند که نگذاشتند ستونهای تیرههای «غطفان» به سوی متحدان خود حرکت کنند، و این مطلب در جنگ احزاب سابقه دارد، زیرا در پرتو شایعهسازی یک مسلمان غطفانی، به نام «نعیم بن مسعود» ارتش کفر متفرق شده و دست از حمایت یهودیان برداشتند.
2. کسب اطلاعات
پیامبر اسلام در نبردها به کسب اطلاعات اهمیت فراوان میداد و پیش از محاصره خیبر بیست تن از پیشتازان جنگ را به سرپرستی «عباد بن بشر» به جانب خیبر روانه ساخت. آنان با یک نفر از یهودیان در نزدیک خیبر رو به رو شدند. عباد پس از مذاکره