شهادت نوشید. [1] آری، پیامبر نه تنها در دوران جوانی لقب «امین» گرفته بود، بلکه در تمام حالات امین و درست کار بود. در تمام دوران محاصره، رفت و آمد گلههای قلعه در صبح و عصر، کاملا آزاد بود و یک نفر از مسلمانان در فکر ربودن گوسفندان دشمن نبود، زیرا آنان در پرتو تعالیم عالی رهبر خود، امین و درستکار بار آمده بودند. تنها یک روز که گرسنگی شدیدی بر همه آنان غالب شده بود؛ دستور داد دو رأس گوسفند، از گله بگیرند و باقیمانده را رها کنند، تا آزادانه وارد قلعه شوند و اگر اضطرار شدید در کار نبود، هرگز دست به چنین کاری نمیزد. از اینرو، هر موقع شکایت سربازان خود را از گرسنگی میشنید، دست به دعا بلند میکرد و میگفت: بار الها! دژی که مرکز غذا است، به روی سربازان بگشا و هرگز اجازه نمیداد، بدون پیروزی به اموال مردم دستبرد زنند. [2] با در نظر گرفتن این مراتب، غرضورزی گروهی از خاورشناسان تاریخ معاصر روشن میشود. آنان برای کوچک کردن اهداف عالی اسلام میکوشند اثبات کنند که نبردهای اسلام برای غارتگری و گرد آوردن غنایم بوده و سربازان اسلام در موقع جنگ و نبرد خود را ملزم به اجرای اصول عدالت نمیدانستهاند، ولی جریان فوق و امثال آنکه در صفحههای تاریخ ثبت شده، گواه گویایی بر دروغپردازی آنان است، زیرا پیامبر در سختترین لحظات که سربازان فداکار وی با مرگ و گرسنگی دست به گریبان بودند، اجازه نمیدهد چوپان گله به صاحبان یهودی خود خیانت ورزد؛ در صورتی که میتوانست همه آنها را یکجا مصادره کند.
دژها یکی پس از دیگری گشوده میشود
پس از فتح قلعههای مزبور، سپاهیان اسلام به طرف دژهای «وطیح» و «سلالم»