قریش، عداوت پیامبر و مسلمانان را به دل گرفتند و با تمام دسیسهها و قوای خود بر کوبیدن آن کمر بستند. یهودیانی که در مدینه و اطراف آن سکونت داشتند، به سرنوشت شومی که نتیجه مستقیم اعمال و حرکات ناشایست خودشان بود، دچار شدند. گروهی از آنها اعدام و برخی مانند قبیلههای «بنی قینقاع» و «بنی النضیر» از سرزمین مدینه رانده شدند و در «خیبر»، «وادی القری» و یا «اذرعات شام» سکنا گزیدند. جلگه وسیع حاصلخیزی را که در شمال مدینه، به فاصله 32 فرسنگی آن قرار دارد «وادی خیبر» مینامند و پیش از بعثت پیامبر، ملت یهود برای سکونت و حفاظت خویش در آن نقطه، دژهای هفتگانه محکمی ساخته بودند. از آنجا که آب و خاک این منطقه برای کشاورزی آمادگی کاملی داشت، ساکنان آنجا در امور زراعت و جمع ثروت و تهیه سلاح و طرز دفاع، مهارت کاملی پیدا کرده بودند و آمار جمعیت آنان بالغ بر بیست هزار نفر بود و در میانشان مردان جنگاور و دلیر فراوان به چشم میخورد. [1] جرم بزرگی که یهودیان خیبر داشتند، این بود که تمام قبایل عرب را برای کوبیدن حکومت اسلام تشویق کردند و سپاه شرک با کمک مالی یهودان خیبر، در یک روز از نقاط مختلف عربستان حرکت کرده، خود را به پشت مدینه رسانیدند. در نتیجه، جنگ احزاب- که شرح آن را خواندید- رخ داد و سپاه مهاجم با تدابیر پیامبر و جانفشانی یارانش پس از یک ماه توقف در پشت خندق، متفرق شدند و به وطن خود- از آن جمله یهودان خیبر به خیبر- بازگشتند و مرکز اسلام آرامش خود را بازیافت. ناجوانمردی یهود خیبر، پیامبر را بر آن داشت که این کانون خطر را برچیند و همه آنان را خلع سلاح کند، زیرا بیم آن میرفت که این ملت لجوج و ماجراجو، بار دیگر با [1]. سیره حلبی، ج 3، ص 36 و تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 46.