responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 644

اگر این جهات نبود، ارضای افکار عمومی برای سعد معاذ فوق العاده ارزنده بود و رئیس یک ملت (اوس) پیش از هر چیز به پشتیبانی مردمش نیازمند است و آزردن آن‌ها و ردّ سفارش‌های آنان، بزرگ‌ترین لطمه‌ای است که متوجه رئیس جمعیّتی می‌شود، ولی او تمام این درخواست‌ها را بر خلاف مصالح هزاران مسلمان تشخیص داد؛ از این‌رو، نارضایتی عموم را برای خود خرید و از حکم خرد و منطق سر برنتافت.
شاهد دقت نظر و صحت تشخیص وی این است: هنگامی که آن‌ها را برای اعدام می‌بردند، اسرار دل را بیرون می‌ریختند. چشم حییّ بن اخطب (آتش افروز جنگ) موقع اعدام به رسول خدا افتاد و چنین گفت: «من از کینه‌توزی با تو پشیمان نیستم، ولی خداوند هر کس را خوار سازد ذلیل می‌شود». [1] سپس رو به مردم کرد و گفت: از فرمان خداوند نگران مباشید، ذلت و خواری به بنی اسرائیل از جانب خداوند قطعی است.
از زنان، یک تن کشته شد، زیرا او با پرتاب سنگ دست‌آس، مسلمانی را کشته بود و از میان محکومان به اعدام، یک نفر به نام «زبیر باطا» با شفاعت مسلمانی به نام «ثابت بن قیس» بخشوده شد. زنان و فرزندان او نیز از بند اسارت بیرون آمدند و اموال او پس داده شد. چهار تن از بنی قریظه اسلام آوردند، و غنایم دشمن پس از اخراج یک پنجم که به اداره دارایی اسلام تعلق داشت، میان مسلمانان تقسیم شد: سواره نظام سه سهم و پیاده نظام یک سهم. پیامبر اسلام خمس غنایم را به زید داد که به نجد برود و با فروش آن‌ها اسب و سلاح و ساز و برگ جنگ تهیه کند. بدین ترتیب، غائله بنی قریظه، در نوزدهم ذی الحجّه سال پنج هجرت پایان پذیرفت و آیه‌های 26- 27 سوره احزاب، در مورد «بنی قریظه» نازل شد و «سعد معاذ» که در جنگ «خندق» زخمی شده بود، پس از حادثه «بنی قریظه» با همان زخم به شهادت رسید. [2]


[1]. أما و اللّه ما لمت فی عداوتک و لکن من یخذل اللّه یخذل. «تاریخ طبری، ج 2، ص 250».
[2]. سیره ابن هشام، ج 2، ص 250- 254.
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 644
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست