ای یاران خدا! «امیه» از سران کفر است، [1] نباید او را زنده گذاشت. مسلمانان از هر طرف وی را احاطه کردند و به زندگی او و پسرش خاتمه دادند. پیامبر دستور فرموده بود، «ابو البختری» که در محاصره اقتصادی به بنی هاشم کمک کرده بود کشته نشود. [2] اتفاقا مردی به نام «مجذر» او را دستگیر کرد؛ وی میکوشید که او را زنده به حضور رسول خدا بیاورد، ولی او نیز کشته شد.
میزان خسارات و تلفات
در این نبرد، چهارده نفر از مسلمانان و هفتاد نفر از قریش کشته شدند و هفتاد نفر اسیر گشتند که از سران آنها: نضر بن حارث، عقبه بن ابی معیط، ابو غره، سهیل بن عمرو، عباس و ابو العاص بود. [3] شهدای بدر، در گوشه رزم گاه به خاک سپرده شدند. اکنون نیز قبرهایشان باقی است. سپس پیامبر دستور داد، کشتههای قریش را جمعآوری کنند و در میان چاهی بریزند. هنگامی که بدن «عقبه» را به سوی چاه میکشیدند، چشم فرزند او (ابو حذیفه) به پیکر پدر افتاد؛ رنگ از چهرهاش پرید. پیامبر متوجه شد و فرمود: آیا تردیدی برای شما رخ داده است؟ عرض کرد: نه. ولی من در پدرم دانش و فضل و بردباری سراغ داشتم. تصور میکردم که این عوامل او را به اسلام رهبری میکند. اکنون دیدم آنچه میپنداشتم خطا بوده است.
شما از آنان شنواتر نیستید
جنگ بدر به آخر رسید و قریش با دادن هفتاد کشته و هفتاد اسیر پا به فرار نهادند.
[1]. یا أنصار اللّه! «أمیة بن خلف» رأس الکفر «سیره ابن هشام، ج 1، ص 632». [2]. الطبقات الکبری، ج 2، ص 23. [3]. سیره ابن هشام، ج 1، ص 706- 708 و واقدی، المغازی، ج 1، ص 138- 173.