برخی آنها را یک غزوه شمردهاند. [1] در تعداد سریههای رسول خدا نیز اختلاف است. مورّخان آنها را 35، 36، 48 و حتی 66 سریه نوشتهاند. علت اختلاف این است که برخی از سریهها به سبب کمی افراد به شمارش نیامده و از این جهت در شماره آنها اختلاف پیش آمده است. از این به بعد، هر نوع اعزامی را که رسول خدا همراه سپاه نبوده «سرّیه» و آنجا که خود رهبری سپاه را بر عهده داشته «غزوه» مینامیم. ما برای فشردهگویی از ذکر سریّهها خودداری میکنیم، جز سریههای سالهای نخست هجرت، زیرا بیان این نوع سریهها در تفسیر برخی از غزوهها مانند «بدر» تأثیر به سزایی دارد. 2. مقارن اعزام این هیئت، «عبیدة بن حارث بن عبد المطلب» را با شصت یا هشتاد سواره نظام مهاجر، به سوی کاروان قریش اعزام کرد. وی تا لب آبی که در پایین «ثنیة المره» قرار داشت، رفت و با کاروان قریش که به سرپرستی ابو سفیان و با محافظت دویست نفر رهبری میشد، روبهرو گردید. ولی طرفین بدون زد و خورد، از هم فاصله گرفتند و فقط سعد بن ابی وقاص تیری پرتاب کرد و دو نفر از مسلمانان که در کاروان ابو سفیان بودند به دسته اعزامی پیوستند. 3. پیامبر، در ذی القعده نخستین سال اقامت خود در مدینه، بار دیگر «سعد ابی وقاص» را با هشت نفر دیگر از مهاجران برای تحقیق از وضع قریش به خارج مدینه فرستاد. او نیز تا سرزمین «خرّار» رفت و بدون اینکه با کسی رو به رو گردد به مدینه بازگشت.
پیامبر شخصا کاروان قریش را تعقیب میکند
4. در ماه صفر سال دوم هجرت، پیامبر امور دینی مدینه را به سعد بن عباده واگذار کرد. و خود شخصا با گروهی از مهاجر و انصار برای تعقیب کاروان قریش و بستن
[1]. مروج الذهب، ج 2، ص 287- 288. «غزوه» بر وزن «دخمه» و «سرّیه» بر وزن «عطیّه».