حتی به آن نیز اکتفا نکرده و آشکارا خود را عامل سیر معرفی کرده و فرموده است: «أسری؛ خدا سیر داد.» این عنایت برای این است که مردم تصور نکنند که این سیر روی قوانین طبیعی و دستگاههای معمولی انجام گرفته تا به انکار آن برخیزند، بلکه این سفر به اتکای قدرت الهی و عنایت مخصوص ربوبی صورت پذیرفته است. 2. این سفر شبانگاه صورت گرفته است و این مطلب علاوه بر لفظ «لیلا» از کلمه «أسری» نیز استفاده میشود، زیرا عرب لفظ مزبور را در «شب روی» به کار میبرد. 3. با اینکه ابتدای این سفر از خانه «أمّ هانی» دختر ابو طالب بود؛ خدا آغاز آن را «مسجد الحرام» معرفی فرموده است. شاید بدین دلیل است که عرب، همه مکّه را حرم خدا میخواند. از اینرو، تمام آن نقاط حکم مسجد و حرم خدا را داشته است. بنابراین، صحیح است که بفرماید: «أسری من المسجد الحرام؛ از مسجد الحرام سیر داد.» و بنا به برخی از روایات آغاز سیر از مسجد الحرام بوده است. این آیه اگر چه مبدأ سیر را مسجد الحرام و پایان آن را «مسجد الاقصی» معرفی میکند، ولی هرگز منافاتی ندارد که پیامبر علاوه بر این، سیر دیگری به سوی عالم بالا داشته باشد، زیرا این آیه فقط این قسمت از مسافرت را بیان نموده و قسمت دیگر از برنامه سفر را، آیات سوره «و النجم» متعرض است. 4. پیامبر گرامی با بدن و روح سیر نموده است نه فقط با روح و گواه آن لفظ «بعبده» است که در «بدن با روح» به کار میرود و هرگاه معراج وی تنها به صورت روحانی بود، لازم بود بفرماید: «بروحه». 5. غرض از این سیر با شکوه، شناساندن مراتب وجود و نشان دادن جهان بزرگ هستی بوده است. سوره دیگری که نیز آشکارا جریان معراج را بیان نموده سوره «و النجم» است. وقتی پیامبر به قریش فرمود که من فرشته وحی را هنگام آوردن اولین وحی، با قیافه واقعی خود دیدهام؛ قریش در این باره با او به مجادله برخاسته بودند. قرآن در پاسخ