responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 305

شد و از نفوذ مسلمانان در حبشه متوحش شدند، زیرا خاک حبشه برای مسلمانان به صورت پایگاه محکمی درآمده بود و ترس بیشتر آن‌ها از این لحاظ بود که مبادا هواداران اسلام، نفوذی در دربار «نجاشی» (زمامدار حبشه) پیدا کنند و تمایلات باطنی او را به اسلام جلب کنند و در نتیجه با یک لشکر مجهز حکومت بت‌پرستی را از شبه جزیره بیفکنند.
سران دار الندوه [1]، بار دیگر انجمن کردند و نظر دادند که نمایندگانی به دربار حبشه بفرستند و برای جلب نظر شاه وزیران هدیه‌های مناسبی ترتیب دهند، تا از این راه بتوانند، در دل شاه برای خود جایی باز کنند، سپس مسلمانان مهاجر را به بلاهت و نادانی و شریعت سازی متهم سازند.
برای اینکه نقشه آن‌ها هرچه زودتر و بهتر به نتیجه برسد، از میان خود دو کارآزموده حیله‌گر و کارکشته را- که بعدها یکی از آن‌ها بازیگر میدان سیاست گردید- برگزیدند. قرعه، به نام «عمر و عاص» و «عبد اللّه بن ربیعه» افتاد، رئیس «دار الندوه» به آنان دستور داد، پیش از آن‌که با زمامدار «حبشه» ملاقات کنند هدایا و تحف وزیران را تقدیم دارند و قبلا با آن‌ها به گفت‌وگو بپردازند و نظرشان را جلب کنند که هنگام ملاقات با شاه؛ درخواست‌های شما را تصدیق کنند. نام بردگان پس از اخذ این دستورات رهسپار حبشه شدند.
وزیران حبشه با نمایندگان قریش رو به رو شدند. نمایندگان، پس از تقدیم هدیه‌های مخصوص به آن‌ها چنین گفتند:
گروهی از جوانان تازه به دوران رسیده ما، دست از روش نیاکان خود برداشته‌اند و آیینی که بر خلاف آیین ما و شما است اختراع نموده‌اند و اکنون در کشور شما به سر می‌برند.
سران و اشراف قریش، جدا از پیشگاه پادشاه حبشه تقاضا دارند که هرچه زودتر دستور اخراج و طرد آنان را صادر نمایند و ضمنا خواهش می‌کنیم که در شرف‌یابی به حضور


[1]. محلی بود در کنار کعبه، که قریش در آنجا پیرامون مشکلات خود به شور و مشورت می‌پرداختند.
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 305
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست